پاسخ صریح امیری سوادکوهی به شبهه‌ی اعتقادی وزیر بهداشت

    در پی اظهارات غیر علمی و غیر کارشناسی دکتر نمکی، وزیر بهداشت دولت دوازدهم، با موضوع عجیب و غیر قابل باور «شیوع عزاداری دلیل خودکشی» در اجلاس رؤسای دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور، حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمّد امیری سوادکوهی  در نامه ای علمی و سرگشاده خطاب به وی، ضمن تبیین پاسخی محکم و مستدل به سخنان بی ریشه و اساس وزیر بهداشت، از اظهارات غیر علمی وی اظهار تأسف نموده و افزود: ای کاش پیش از سخن گفتن کمی تأمل می نمودید و قبل از تهمت زدن به دستگاه عزای آل الله مروری بر آمارهای فساد، خودکشی و قتل و جرائم در ماه محرم و صفر داشته و به وضوح مشاهده می فرمودید که درصد روان پریشی، قتل و غارت در جامعه اسلامی ما در این دو ماه که ماه حزن و ماتم و عزا و گریه و اشک است بسیار پایین و در برخی استان ها به صفر رسیده بود و این امر بر همگان آشکار است که گریه ی بر مصیبت اهل بیت علیهم السلام نه تنها  خشونت را در جامعه بوجود نمی آورد ، بلکه دل ها را جلا می بخشد و روح و روان آدمی را آرام و مردم را به فطرت و حقیقت و عظمت خویش نزدیک و آرامش را به جامعه بر می گرداند.
    وی در بخشی از این نامه خطاب به وزیر بهداشت دولت دوازدهم گفت: بهتر است بدانید! آنچه در عصر ما سبب بالا رفتن آمار روانپریشی در جامعه ی ما شده است ، نرخ بالای بیکاری جوانان و تعطیلی کارخانه ها و عدم تعهد برخی از همکاران شماست که بدون توجه به فشارهای سنگین اقتصادی که خانواده ها را متزلزل نموده ، قهقهه ی مستانه ی شان دل های شکسته ی جوانان بیکار هر خانه ای را می لرزاند و آنان را دل مرده و پریشان خاطر می سازد و حال امروز برخی برای سرپوش گذاشتن کمکاری های مسئولان مربوطه به عزاداری و سوگواری آل الله می تازند؟!
    متن این نامه بدین شرح می باشد:
    بسم الله الرحمن الرحیم
    جناب آقای نمکی !وزیر محترم بهداشت! سلام علیکم!
    چندی پیش در برخی رسانه ها جمله ای منسوب به حضرتعالی در مقوله ی مهم عزاداری و شعائر اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام مطرح شد که اشک و گریه ی بر اهل بیت علیهم السلام و عزاداری بر مصائب آل الله را عامل بسیاری از خشونت های اجتماعی از جمله خودکشی دانستید! که اگر این مطلب وقیح که هیچ پایه و اساس علمی و  مبنای آماری ندارد ، حقیقتاً از جانب شما صادر شده باشد، می بایست بر این مصیبت غمبار خون گریست که از تریبون مملکتی که تمام عزت و افتخارش را از اهل بیت علیهم السلام و عزاداری محرم و صفرش دارد، به راحتی آتشی بر زبان رانده می شود که نه تنها شعائر الله را زیر سؤال برده ، بلکه خواسته یا ناخواسته روی خود را در محضر تاریخ سیاه و  نام خود را در سیاه لشگر دشمنان و معاندان آل الله ثبت می کنند.
    شایسته است قبل از آنکه با حضرتعالی با لسان علم سخن بگویم؛ گوشزد نموده که ای کاش پیش از سخن گفتن کمی تأمل می نمودید و قبل از تهمت زدن به دستگاه عزای آل الله مروری بر آمارهای فساد، خودکشی و قتل و جرائم در ماه محرم و صفر داشته و به وضوح مشاهده می فرمودید که درصد روان پریشی، قتل و غارت در جامعه اسلامی ما در این دو ماه که ماه حزن و ماتم و عزا و گریه و اشک است بسیار پایین و در برخی استان ها به صفر رسیده بود و این امر بر همگان آشکار است که گریه ی بر مصیبت اهل بیت علیهم السلام نه تنها  خشونت را در جامعه بوجود نمی آورد ، بلکه دل ها را جلا می بخشد و روح و روان آدمی را آرام و مردم را به فطرت و حقیقت و عظمت خویش نزدیک و آرامش را به جامعه بر می گرداند.
    جناب آقای نمکی !
    شایسته است بدانید! آنچه در عصر ما، به تعبیر شما سبب خودکشی و بالا رفتن آمار روانپریشی در جامعه ی ما شده است ، نرخ بالای بیکاری جوانان و تعطیلی کارخانه ها و عدم تعهد برخی از همکاران شماست که بدون توجه به فشارهای سنگین اقتصادی که خانواده ها را متزلزل نموده ، قهقهه ی مستانه ی شان دل های شکسته ی جوانانِ بیکارِ هر خانه ای را می لرزاند و آنان را دل مرده و پریشان خاطر می سازد و حال امروز برخی برای سرپوش گذاشتن کمکاری های مسئولان مربوطه به عزاداری و سوگواری آل الله می تازند؟!
    بریده باد زبانی که در پی کمرنگ نمودن شعائر آل الله باشد و شکسته باد قلمی که بی جهت بر شکوه عزای خاندان مظلوم اهل بیت علیهم السلام می تازد.
    جناب آقای نمکی!
    مردم به جلسات و بیرق عزای اهل بیت علیهم السلام نگاهی امیدوارانه دارند و آن مکان را به مانند پناهگاهی برای خود و فرزندان خود می پندارند و در حیرتم که برخی در ایران اسلامی زندگی می کنند و این سخنان را کاملاً لمس نموده و حال چنین بر جلسات عزای آل الله می تازند!.
    فخر شیعه، ابوالقاسم جعفر بن محمد بن جعفر بن موسی بن مسرور مشهور به ابن قولويه قمی در كامل الزیارات از ابن خارجه در تبیین اهمیت سوگواری سیدالشهدا علیه السلام روايت كرده است: روزی در خدمت امام صادق عليه السّلام بوديم و امام حسين عليه السّلام را ياد كرده و از او نام برديم. حضرت صادق عليه السّلام بسيار گريستند و ما نيز به تبع ايشان گريستيم. پس حضرت صادق عليه السّلام فرمودند كه امام حسين عليه السّلام می فرمود من كشته گريه و زاری (اشكم) هستم، نام من در نزد هيچ مؤمنی برده نمی شود مگر آن كه محزون و گريان می شود.
    در روايت آمده است هيچ روزی نبود كه اسم امام حسين عليه السّلام در نزد امام صادق عليه السّلام برده شود و آن امام در آن روز تبسمی بر لب بياورند. آن حضرت در تمام روز گريان و محزون بودند و می فرمودند: امام حسين عليه السّلام سبب گريه هر مؤمن است.
    شيخ طوسی و شيخ مفيد از ابان بن تغلب روايت كرده اند كه حضرت صادق عليه السّلام فرمودند: نَفَس كسی كه برای مظلوميت ما محزون است تسبيح است و اندوه و ماتم او عبادت خدا و پوشيدن اسرار ما از بيگانگان جهاد در راه خداست.
    اشتباه ترین و کوته بینانه ترین نگاه به عزاداری این است که آن را موجب افسردگی و غمگینی جامعه بدانیم در حالیکه شرکت در این عزاداری ها بستری برای رفع افسردگی ها و غم های خفته ی قلبی را فراهم می آورد؛ علاوه براین ظرفیت روحی او را نیز افزایش می دهد.
    عزاداري براي اهل بيت علیهم السلام اگر با زمان‌شناسی و معرفت و تعمق همراه باشد نه‌تنها سبب غم و اندوه عزاداران نمي‌شود بلكه به رشد معنوي و سلامت رواني آنها نیز  كمك مي‌كند.
    شایسته است به گونه ای دیگر سخن بگویم که همانطور که اهل فن مستحضرند از نشانه‌هاي افسردگي در روانشناسي مي‌توان به كاهش علاقه و لذت نسبت به فعاليت، اختلال در خواب و اشتها، احساس بي‌ارزشي و درماندگي، نداشتن تمركز و توانايي براي تصميم‌گيري افراد و تمايل به انزوا و تنهايي اشاره كرد كه عزاداري اختياري ما براي بزرگان و اهل بيت عصمت و طهارت علیهم السلام نه‌تنها هيچ‌كدام از اين علائم را ايجاد و تشديد نمي‌كند، بلكه در جهت عكس آن عمل كرده و پس از عزاداري به‌طور غيرمستقيم يك لذت و رضايت دروني و صفا و صمیمیتی را در عزاداران ايجاد مي‌كند كه ميزان سلامت، نشاط و اميد را در زندگي افراد افزايش مي‌دهد.
    جناب دکتر نمکی!
    شاید برخی سخن ما را تخصصی ندانند و نظرشان این باشد که در این باره می بایست متخصصان امر سخن بگویند و اظهار نظر کنند؛ از اینرو توجه آنان را به بیانات ارزشمند جناب دکتر محمّد رضا یزدان نیاز، روانشناس و اوّلین و تنها پزشک سایکدلیک راک در ایران جلب می کنم که در این باره می نویسد: گریه کردن از سرکوب شدن احساسات جلوگیری می‌کند و مانع افسردگی می‌شود. گاهی ما احساساتی در درون داریم که نیاز به برون‌ریزی دارند. گریه، بهترین راه افشا کردن این احساسات است.
    اشک های احساسی به عنوان دریچه اطمینان برای قلب عمل می کنند و نه تنها گریه باعث ارتقای سطح سلامتی فرد می شود، بلکه در افزایش حس تعلق در گروه نیز تأثیر گذار بوده و موجب افزایش حضور و دخالت دیگران در تأمین رفاه فرد می شود.
    کمی بیشتر ملتفت باشیم! این سخنِ همان متخصص امر است که برخی بر آن تأکید دارند ولکن بر خلاف آن سخن می رانند!.
    همانگونه که می دانید یکی از علت های خشونت در جامعه سنگ دل شدن افراد است از اینرو می بایست مردم را به حضور هرچه بیشتر در مراسم های عزاداری ائمه اطهار علیهم السلام تشویق کنیم زیرا به غیر از اظهار ارادت و احترام به ساحت مقدس ائمه اطهار علیهم السلام، سوپاپ های آرامش روحی ما عزاداری هایمان می باشد.
    آن عزاداری هایی که در قرن های گذشته انجام می شد چونان سوپاپ اطمینانی در روح مردم تاثیر گذار بود و مردم چون به جا اشک می ریختند  با  عاطفه تر بوده وبه خاطر تخلیه هیجانات  خود همواره سالم بودند و کمتر دچار بیماری های روحی و روانی می شدند .
    به نظر دانشمندان و محققان کسانی که راحت تر گریه می کنند و می توانند در بحران و استرس گریه  کنند انسانهای فهیم تری می باشند. بنابراین بهتر است قدر عزاداری امام حسین علیهم السلام را بدانیم و با گریه کردن بر سید الشهدا علیه السلام هم اجر و ثوابی برده و در کاهش تألمات روحی خود و خانواده موثر باشیم.
    اگرمسلمان و شیعه ای عاشق واقعی باشد و  سنگ دل نباشد با شنیدن مصائب اهل بیت پیامبر  علیهم السلام یقیناً  می گرید و مسلماً افرادی که عاشق نیستند اهل گریه نیز نیستند و آرامشی ندارند .
    حال متأسفانه شاهد آن هستیم که برخی از روی عدم آگاهی! گریه و اقامه عزای امام حسین علیه السلام را بی ثمر دانستند، در حالی که گریه بر سید الشهدا علیه السلام و تشکیل مجالس عزای حسینی نه تنها اساس مکتب و هویت حقیقی انسانها را حفظ می کند، بلکه سبب می گردد انسان ها با حضور در این مجالس از والاترین تربیت اسلامی برخوردار شده و در جهت حسینی شدن رشد و پرورش یابند.
    سوزى که از دل سوخته و آتش گرفته ی عاشقان جگر گوشه رسول خاتم به چشم ها سرایت کرده و از مجاری دو چشم بر گونه ها جاری می شود، مراتب علاقه و اخلاص و دلبستگی به خاندان وحی و رسالت را می رساند و این عمل اثری مخصوص در ابقای مودّت و ازدیاد محبت دارد.
    گریه ی با آگاهی و معرفت بر امام حسین علیه السلام ، در واقع، اعلام انزجار از قاتلان اوست و این تبرّی از آثار برجسته گریه بر امام حسین علیه السلام است و این گریه و عزاداری ابراز کمال تنفر در برابر تعدی و تجاوز و ستمگری و پایمال نمودن حقوق جامعه و به ناحق تکیه زدن بر مسند حکومت آنان مى باشد.
    حقیقتاً چرا دل های سخت و سنگ صفت از این مصائب دردناک آب نمی شود که در مملکتی که شهدایش از پای روضه های همین جلسات و حسینیه ها، مدافع و الگوی جوانان مملکت خود شده اند، و زعمایش حیات اسلام را از برپایی عزاداری های حسینی در محرم و صفر می دانند ،حال عده ای آنرا بی ثمر و بی اثر می خوانند و یاوه گویی و طنز سرایی می کنند.
    جناب آقای نمکی!
    می بایست به سؤالی در محضر تاریخ پاسخ داد که با این تفکر، با توصیه ی خدای متعال و رسول خدا و اهل بیت علیهم السلام به اشک در سحرگاهان و بکاء در مناجات و راز و نیاز در نمازهای یومیه که هر روز تکرار می شود چه خواهند کرد؟
    با اشک های امام سجاد علیه السلام و همچنین با فرمایش امام زمان ارواحنافداه خطاب به سید الشهدا علیه السلام چه می کنند که با ناله عرضه می دارند: «فَلَأَنْدُبَنَّکَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً، وَ لَأَبْکِیَنَّ عَلَیْکَ بَدَلَ‏ الدُّمُوعِ‏ دَماً، حَسْرَةً عَلَیْکَ وَ تَأَسُّفاً عَلَى مَا دَهَاکَ وَ تَلَهُّفاً، حَتَّى أَمُوتَ بِلَوْعَةِ الْمُصَابِ وَ غُصَّةِ الِاکْتِیَاب‏»؛ صبح و شب برای تو ناله می‌کنم و بجای اشک بر تو خون می‌گریم. ین کار را به خاطر حسرت خوردن بر تو و از روی ناراحتی و بلایی که بر تو وارد شده و از روی اندوه و حزن بر تو انجام می‌دهم. تا این‌که از غم مصیبت‌ها و غصه ناراحتی‌ بمیرم.
    اگر از نگاه برخی بخواهیم به جامعه ی اسلامی نظر کنیم،  هر مسلمان و هر عالم و عابد را با نگاه بیمار باید دید و مساجد و حسینیه ها (نستجیر بالله) دارالمجانین دانست!
    چرا در این خرابه بازار انگشت اتهام خود را به سوی خیمه های عزای حسینی و فاطمی نشانه گرفتند و از ناهنجاری های موجود در جامعه هیچ سخن نمی گویند که عمده ی مشکلات جامعه ناشی از آن است؟!
    چرا از بی بندوباری های در رسانه ی ملی، سینما ها و تبلیغات اشرافی گری در سیره ی عملی برخی مسئولان سخن نمی گویند که هر یک از آنها آهی را بر قلب داغدار جوانان بیکار و مردم بی بضاعت، چون آتش گداخته شعله ور می سازد؟!
    منشاء روان پریشی جامعه را باید از دل های شکسته ی  پدر و مادرهای درد کشیده ی از فقر و همچنین میتینگ های رسانه ای برخی مسئولین جویا شد که ژست های قهرمانانه و هویت های پوشالی شان سرمستشان کرده است که از این مصیبت علما و مراجع و رهبری معظم ملتهب بوده و همواره فریاد می زنند .
    منشاء روان پریشی را باید در کوچه ها و خیابان ها و صف های طولانی درخواست های وام مردمان این دیارجویا شد.
    منشاء روان پریشی را باید از کارخانه های تعطیل شده ی در شهرها جویا شد که هر کسی به نوبه ی خود کلنگی بر خاکش می زند و می خندد و ربان قیچی می کند، غافل از آنکه هر کلنگی که بر این خاک می زنند زخمی عمیق تر بر پیکره امید جوانان آن دیار است.
    آقای نمکی!
    مشکل جای دیگری است! راه را اشتباه نرویم که هجمه ی سنگین بر شعائر اهل بیت علیهم السلام خصوصاً امام حسین علیه السلام عاقبتش به پیوستن به لشکر عمربن سعد ختم می شود و اگر حقیقت عزای حسینی را درک می کردیم متوجه می شدیم که چرارسول خاتم صلی الله علیه و آله فرمود: « إنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ حَرَارَهٌ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَنْ تَبْرُدَ أَبَداً»۶
    اللّهم العن اوّل ظالم ظلم حق محمّد و آل محمّد و آخر تابع له علی ذلکَ؛ اللّهم العن العصابه التی جاهدت الحسین و شایعت و بایعت و تابعت علی قتله. اللّهم العنهم جمیعاً.

خادم الثقلین: امیری سوادکوهی
22 ذی القعده 1440 هجری قمری
قم المقدسه

______________________________

تکمیلی خبر:

وزیر بهداشت عذرخواهی کرد

وزیر بهداشت: از یکایک عاشقان اهل‌بیت دلجویی می‌کنم