در پی توئیت اخیر سید عباس صالحی وزیر ارشاد دولت دوازدهم خطاب به مراجع عظام، حجت الاسلام والمسلمین امیری سوادکوهی در نامه ای صریح وی را به حقیقت فرهنگ اسلامی و معارف حقه ی شیعه دعوت کرد.

 این نامه بدین شرح می باشد:

بسم الله الرحمن الرحیم

آقای صالحی ، وزیر فرهنگ و ارشاد جمهوری اسلامی ایران

… یادداشتی منسوب به حضرتعالی در فضای مجازی منتشر شده است که در آن کلماتی دور از تعالیم غنی اسلامی و فرهنگ اصیل شیعی دیده می شود و در واقع جز هتاکی و عدم درک کامل از مقام منیع مرجعیت جلیل القدر شیعه که همواره چون پدری دلسوز، ملجاء و پناهگاه مردم در عصر غیبت بشمار می آیند، ثمره و پیامد مثبتی در جامعه نداشته و قلب میلیون ها مقلد آن پیشوایان دینی را بدرد آورده است.

همانطور که مستحضر هستید گاهی قلم با جوهره اش اعجاز و گاهی نیز با جوهرش روی نویسنده اش را در محضر تاریخ سیاه می کند و از آنجایی که انسان ذاتاً به دنبال دفع ضرر و تسکین آلام بشری است ، شایسته است گاهی سطح تعمق خود را وسعت بخشیده و منشاء درد را از نگاه دیگری بدون غرض و بدون مرض بررسی نماید و احتمال آن را نیز بدهد که شاید خود منشاء درد جامعه بوده و برای یکبار هم که شده آن مشکل را در مجموعه ی خود جستجو کند.

در عصری که برخی ‎دین را مانعی برای تحقّقِ ‎آزادی‌ و برخی دیگر آزادی را سدّی در مقابل عبودیت و دینداری می پندارند، آشکارا می توان اعتراف کرد که این دو طیف نه حقیقتِ دین را فهمیدند و نه درک درستی از مفهوم بلند آزادی و آزادگی دارند و ایکاش جامعه را قربانی افکار نسنجیده ی خود نکنیم!.

در ابتدای یادداشت خود هشداری راجع به ویروس کرونا داده اید و امری پسندیده است!،

ولکن جهت اطلاع معروض می دارم که مدتها قبل از قلم فرسایی شما، مراجع عظام شیعه در دیدارها و مکاتبات متعددشان در سطح بسیار بالاتر از آنچه بیان شد ، مسئولین ذیربط را احضار و از طرق مختلف پیگیر دفع این بیماری از منطقه بوده و هستند .

هر چند دغدغه ی حضرتعالی راجع به ویروس کرونا قابل تحسین و تامل است !

ولی ایکاش شما ویروسی هولناک تر از کرونا را که مدتهاست مجموعه ی وزارت ارشاد را در بر گرفته است را نیز مورد بررسی قرار می دادید و با تشکیل ستاد بحران، آسیب های فرهنگیِ ناشی از آن ویروس خطرناک را که اسباب دین گریزی در جامعه ی اسلامی شده است را برطرف می نمودید.

شایسته است بدانید که ویروس هایی خطرناک از کرونا در برخی مراکز فرهنگی ما مقیم شده اند که برخی از آنها با برچسب دین و مذهب و برخی دیگر به توهم روشنفکری و تفکر مدرن تیشه به ریشه ی دین و انسانیت در جامعه ی اسلامی می زنند و در پس پرده ی خود در پی آمال دنیوی و با چند واسطه آلت دست استعمار و صهیونیسم جهانی شده اند.

زندگی پیچ و تاب های فراوانی دارد و ما در این ناهمواری ها رهگذر تلاطم های بی حد و حصری هستیم که برخی اوقات متصدیان امر با غبار آلود نمودن فضای فرهنگ و اقتصاد جامعه اسباب فاصله ی مردم از معنویات و نورانیت را فراهم می کنند ، چرا که این مشکلات مع الاسف به نام دین و از مجرای نام اسلام بر جامعه تحمیل می شود.

دروغ و ‎سکوت دردناک تر از بیان حقیقت و فاجعه ای ‎تلخ است و هیچ مصلحتی نمی تواند ‎صداقت را قربانی امر مهمی کند. که مع الاسف این مهم را در مجموعه ی آن مقام ندیدم.

اسباب دین گریزی را می بایست در مهره های سوخته ای جستجو کرد که با مهر تأیید وزارت ارشاد جمهوری اسلامی ایران شخصیت کاذبی گرفته اند و بعنوان چهره های هنری، سینمایی،فرهنگی و… با اشاعه ی فحشاء ، کشف حجاب، هتاکی به قرآن و مقدسات برای دین و آیین و مسائل سیاسی کشور خط و نشان می کشند.

شایسته است نتیجه ی جذب دین وزارت ارشاد در زمان صدارت خود را برای مردم ما تبیین فرمایید تا بر ما نیز آشکار شود تا چه حدی در این مقوله ی مهم فعالیت نمودید!.

‏آیا هجمه ی وسیع فیلم ها ی بی بند و بار و سرشار از ملاهی و مناهی که با مهر تأیید حضرتعالی مجوز پخش می گیرند و آن همه فحشا و بی غیرتی و بی حیایی که در خانواده های مسلمان با سیاست های کذایی آن مجموعه نهادینه شده است سبب دین ستیزی گشته یا خدمات بی نظیری که مراجع عظام شیعه در عصر غیبت امام زمان ارواحنافداه داشته اند؟!

رفتارهای متناقض برخی ‎سلبریتی های بی ریشه که در بند اسارتِ فرهنگ غرب گرفتارند و به شناسنامه ی غیرایرانی نوزاد خود فخر می فروشند نیز بخشی از بحران هویت انسانی در جامعهٔ ماست.اینها محصول همان وزارت ارشادی است که شما با نام آن بر مراجع عظام می تازید و جسورانه ضمن تعیین و تکلیف برای آن مقام منیع، خود را از دین ستیزی مبرّی می دانید!.

چه بسیار از این مجوزهای سینمایی و تلویزیونی و اجازه های چاپ برخی کتاب های ضاله و مضلّ که باعث انحرافات بسیار زیادی در فرهنگ جامعه اصیل اسلامی و بالتبع موجب سستی و گاهی از بین رفتن اعتقادات ایمانی جوانان ما شده است و متاسفانه متصدیان امر با چنین کارنامه ای ، نسبت دین ستیز و دین گریز را به حوزه های علمیه مقدسه می دهند که طی زحمات هزار ساله ی آنها دین و اسلام و تشیع و آثار و روایات و اخبار حضرات معصومین علیهم السلام را حفظ و صیانت کردند .

تبلیغ فرقه ی ضاله ی صوفیه که جز دین ستیزی و هوی و هوس و شهوترانی ثمره ای برای فرهنگ مردم ما نداشته و وزارت ارشاد همواره از آنان حمایت نموده است و در جریان مجموعه ی مست عشق که تمامی مراجع عظام شیعه تحریمش نمودند سخنان شما قابل تأمل بود!

روزهای گذشته نیز شاهد آن بودیم که ‏‎روزنامه ی اطلاعات در مقاله ای از ‎ نورعلی تابنده «قطب درگذشته ی فرقه صوفیه» بعنوان روح مصلح یاد نموده و از وی تجلیل کرده است. حقیقتاً این ننگی ابدی برای ‎ وزارت ارشاد یک مملکت شیعه است که در روزنامه رسمی کشورش از یک دشمن دین و منکر ضروریات مذهب و از یک هتاک به ‎حضرت زهرا سلام الله علیها تجلیل می شود.

بترسیم از عرفانی که ما را از قرآن و عترت و اخلاق جدا می‌کند که مع الاسف وزارت ارشاد در زمان مسئولیت شما چنین خود را به تباهی کشانیده است.

‏علمای اصیل، عرفان حقیقی را تنها در کلام و ادعیه ی حضرات معصومین می بینند و راهی جز مرام و مسلک خاندان وحی نپیموده و غیر آنرا «غیر طریقنا أهل البیت»می پندارند و مرید و مراد پروریِ اهل توهّم که برچسب عرفان، بر نداشته های علمی شان می نهند را آفتی بزرگ برای جامعه ی علمی تلقی می کنند.

‏آن عرفانی که نتوانسته لسان سالک را طاهر و او را به شرح صدر نائل و از لغویات دور نماید و بی شرمی مطلق را در وجودش احیا و مراتب طهارت نفس را در اهانت به مرجعیت شیعه به نمایش می کشاند،آن عرفان،آیات شیطانی دیگری است که ابلیس را سید الموحدین و شمر و یزید را عامل تقرب به خدا می داند.

آری! همراهی نکردن مراجع عظام شیعه با عده ای از سیاسیون که دغدغه هایشان تنها به حضور بانوان در ورزشگاه و مسائل سطحی خلاصه می شود برای همراهانشان دردناک است چرا که مراجع جلیل القدر هیچگاه مردم را به حال خود وانگذاشته اند و ضمن تذکرات خیرخواهانه زنجیره ی اتصالشان با ایتام آل محمد علیهم السلام زنجیره ای الهی و ولایی و ناگسستنی است.

منشاء ‎افسردگی و ‎ دین گریزی در جامعه را باید از دل های شکسته ی پدر و مادرهای درد کشیده ی از ‎فقر و از میتینگ های رسانه ای برخی مسئولین بی درد جویا شد که ژست های قهرمانانه و هویت های پوشالی شان سرمستشان کرده است.

بیان سخن گفتن های سبک و جلف راجع به مراجع عظام شیعه که اخیراً توسط برخی عمامه به سر بی تقوا و برخی کارشناس های به اصطلاح مذهبی رسانه ی ملی در فضای مجازی و غیره تکرار می شود، مصائبی است درد ناک که قلب مقدس مولایمان بقیت الله الاعظم حضرت مهدی موعود ارواحنافداه را جریحه دار نموده و بیان آن آتشی است که نه فقط دامن شبهه افکنان را خواهد گرفت بلکه راه را بر جسارت و هتک حرمت همه مقدسات دین مبین اسلام باز می نماید.

در خاتمه در مقابل این هتک حرمت آشکار به ساحت مقدس مراجع عظام شیعه جبهه بر خاک می سایم و این درد و جسارت را تنها به مولایم امام زمان ارواحنافداه شکوِه می کنم … و عجل اللّهم فی فرج مولانا صاحب العصر و الزمان.

والسلام علی من اتبع الهدی

امیری سوادکوهی
27 جمادی الثانی 1441 قمری ـ قم المقدسه