پاسخ اهانت به حضرت آيت الله العظمی صافي گلپايگاني مدظله

    در پی جسارت و هتک حرمت شیخ «محمدتقی فاضل میبدی»، از روحانیون سیاسی، به ساحت مرجع عالیقدر شیعیان حضرت آیت الله شیخ «لطف الله صافی گلپایگانی» و سخنان گستاخانه و اهانت آمیز وی نسبت به فرمایشات این مرجع تقلید راجع به اعتراض ایشان به فرماندار شدن زنان در جامعه اسلامی، حجه الاسلام والمسلمین «امیری سوادکوهی» در پیامی خطاب به این شیخ «فاضل میبدی»، ضمن هشدار و نکوهش گستاخی وی به ساحت مقدس مرجعیت شیعه، پاسخی محکم و مستدل به سخنان بی ریشه و اساس وی که در صفحه فیس بوکش منتشر کرده بود داده و افزود: اگر حقیقتاً این سخنان غیر علمی و این هتاکی ها که به شما نسبت داده اند صحت داشته باشد، فاجعه بزرگی است که در جامعه اسلامی رخ داده است.
    حجه الاسلام امیری سوادکوهی در بخشی از این نامه با اشاره ی هجمه عظیم جسارت ها و هتک حرمت ها نسبت به مراجع عظام شیعه توسط برخی معاندان و ساده لوحان افزود: متاسفانه اخیراً شاهد روزهای تأسف بارِ سیل عظیم توهین و گستاخی به ساحت مقدس علما و مراجع اصیل شیعه می باشیم و مع الاسف مسئولان فرهنگی، آمران به معروف و ناهیان از منکر، حافظان آداب و اخلاق اسلامی و نهادهای مربوطه، خود را به بی اطلاعی زده اند و این گستاخی ها را نادیده گرفته اند، در عین حال که اینگونه مطالب، مصائبی است که قلب مقدس مولایمان بقیه الله الاعظم حضرت مهدی موعود ارواحنا فداه را به درد می آورد و بیان آن آتشی است که نه فقط دامن شبهه افکنان را خواهد گرفت بلکه راه را بر جسارت و هتک حرمت همه مقدسات دین مبین اسلام باز می نماید.
    متن پیام حجت الاسلام والمسلمین «امیری سوادکوهی» بدین شرح است:

bb8c30d06b5aa6d075635055c1b5895a_XL

    بسم الله الرحمن الرحیم
    الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمؤمنین والائمه المعصومین علیهم السلام والحمدلله الذی رفع درجات العلماء بأن جعلهم وراث الانبیاء و نواب الاوصیاء و فضل مدادهم علی دماء الشهداء و بعد فقد قال الله تعالی: (اِنَّما یَخشَی الله مِن عِبادِه العُلَماء)۱ و قال الإمام الهادی علیه السلام : لَولا مَن یَبقى بَعدَ غَیبَهِ قائمِنا علیه السلام مِنَ العُلَماءِ الدّاعینَ إلَیهِ، و الدالّینَ عَلَیهِ، و الذابّینَ عَن دینِهِ بِحُجَجِ اللّهِ، وَ المُنقِذینَ لِضُعَفاءِ عِبادِ اللّه ِ مِن شِباکِ إبلیسَ و مَرَدَتِهِ، و مِن فِخاخِ النَّواصِبِ، لَما بَقِیَ أحَدٌ إلاّ ارتَدَّ عَن دینِ اللّه »۲
    بنابر مضامین آیه کریمه و حدیث شریف، عالمی وارسته و فقیهی از فقهای اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام وظیفه شرعی خود دانستند که دولتمردان را ارشاد نموده و از آنچه که خلاف اخلاق و آداب اسلامی و سبب نا هنجاری و زمینه سازی برخی مسائل در جامعه اسلامی می گردد، یعنی فرماندار شدن زن، هشدار دهند. به خصوص آنکه این عمل بر خلاف فرمایش بانوی دو سرا، شفیعه روز جزاء، صدیقه کبری حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است که فرمودند: «خَیْرٌ لِلنِّساءِ اَنْ لایَرِینَ الرِّجالَ وَلایَراهُنَّ الرِّجالُ» که «بهترین ها برای یک بانو و زن مسلمان آن است که از نگاه مردان مصون بماند و خود نیز چشمانش را از نگاه به نامحرمان ببندد» ؛ و رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز در امضاء این فرمایش فرمودند: «اِنَّ فاطِمَهُ بضْعَهٌ مِنّی؛ همانا فاطمه، پاره وجود من است.»۳
    در اینجا سزاوارِ دولتمردان است که در مقابل راهنمایی و دلسوزی علما و فقهای عظیم الشأن سر تعظیم فرود آورده و از آنچه که خلافِ اخلاق و آداب اسلامی است دست بردارند، همچنانکه سزاوار حوزویان است که ارشادات فقها را تقویت و راهنمایی آنان را دنبال نموده تا به اجرا در آید و جامعه را از ناهنجاری ها نجات و حکومت اسلامی را از بد نامی رهایی بخشند. ولی متأسفانه شاهد آن هستیم که برخی از حوزویان خلاف راهنمایی فقها و خلاف حدیث شریف فاطمی حرکت کرده و با جسارت و هتاکی بی شرمانه بر فقها تاخته و اعتراض نمودند. اگر چه معترضِ هتاک با این جسارت روی خود را سیاه کرد و لکن می بایست پاسخی به این معترض داد:
    جناب آقای معترض!
    چندی پیش واکنشی بی جا و بی مورد به فرمایشات یک مرجع عالی مقام و اهل خبره ی آداب و اخلاق اسلامی توسط شما در رسانه ها منتشر شد که حقیقتاً در شأن یک حوزوی، چه برسد به استاد حوزه که نماد دفاع از حریم آداب و اخلاق اسلام و قرآن را بر تن دارد نبود و در واقع آتشی بر زبان بود که دل میلیون ها شیعه و دوستداران اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام و رهروان فقاهت و مرجعیت را جریحه دار کرد. چرا که به شما نسبت داده اند که به ساحت مقدس و منیع اهل خبره ی روایات شریفه و احادیث نورانی که توقیع شریف ناحیه مقدسه علی ساکنها آلاف التحیه و الثناء درباره آنان فرموده: «انهم حجّتی علیکم»۴ جسارت نموده و یک خبره ی حدیث شریف که هم مورد اعتماد دیگر اهل خبره بوده و هم مقلدان فراوانی دارند، به ناروا تهمت زده و نا سزا گفته اید. اگر چه می دانیم که جنابعالی با بیان این نکات در فضای مجازی به دنبال کف زدن عناصر ضد دین و تاختن آنها به ساحت مقدس مرجعیت شیعه نیستید!، ولکن توهین و هتک حرمت به ساحت مقدس علم و عالم گناهی نابخشودنی است که شاید اگر در ابتدای دوران طلبگی بر مطالعه کتاب نفیس منیه المرید اهتمام می ورزیدید، امروز شاهد چنین مسأله درد آور و خفت بار نبودیم. اگر چه اخیراً شاهد روزهای تأسف بارِ سیل عظیم توهین و گستاخی به ساحت مقدس علما و مراجع اصیل شیعه و مقدسات می باشیم و مع الاسف مسئولین فرهنگی، آمران به معروف و ناهیان از منکر، حافظان آداب و اخلاق اسلامی و نهادهای مربوطه، خود را به بی اطلاعی زده اند و این گستاخی ها را نادیده گرفته اند، در عین حال که اینگونه مطالب مصائبی است که قلب مقدس مولایمان بقیت الله الاعظم حضرت مهدی موعود ارواحنافداه را به درد می آورد و بیان آن آتشی است که نه فقط دامن شبهه افکنان را خواهد گرفت بلکه راه را بر جسارت و هتک حرمت همه مقدسات دین مبین اسلام باز می نماید.
    جناب آقای معترض!
    در رسانه ها شنیدیم که عالمی ربانی و مرجعی عالیقدر در دیدار با یکی از مسئولین، ضمن ارج نهادن به مقام والای زن، اقدام وزیرکشور را نسبت به فرماندار نمودن برخی زنان در کشور انتقاد نموده و فرمودند: این کار با کرامت زنان سازگاری ندارد و دولت اسلامی باید در این قبیل اقدامات تجدید نظر نماید.
    پس از مدتی نیز متوجه شدیم که جنابعالی در دنیای توهم فیس بوک خود ، با چشمی بسته بر مرجعیت جلیل القدرشیعه تاخته و سخنانی بدون ریشه و ضعیفی را تکرارنمودید.
    معلوم باشد که این، یک جسارت و هتک حرمتی است نسبت به ساحت مقدس فرمان: «انهم حجّتی علیکم» و میلیون ها مقلد ایشان که قلب مبارک قطب عالم امکان که توقیع شریفِ مذکور صادر فرمودند را جریحه دار کرد.
    جناب آقای معترض!
    آیا حقیقتاً جنابعالی بر مسائل اخلاق و آداب اسلامی اشراف کامل دارید؟ اگر اشراف دارید پس چرا بر یک امر اخلاقی مسلّم و یک ادب اسلامی قطعی معترض شدید و به جای امر به معروف و نهی از منکر، نهی از معروف و امر به منکر نمودید؟ شما آثار سوء بالا رفتن آمار طلاق و از هم پاشیدن خانواده ها که ریشه مفاسد و نا هنجاری های اجتماعی بوده و اغلب در اثر میدان دادن غیر متناسب با اخلاق و آداب اسلامی به زن است را در جامعه اسلامی ما نمی بینید؟
    مگر شما نمی دانید که مبانی اسلامی جامعه ی ما بر اساس آیات قرآن و روایات معصومین علیهم السلام است و در عصر غیبت کبری نیز می بایست از دستورات معادن علم الهی که همان خاندان بیت رسالتند پیروی نمود که طریقش را در پاسخ امام زمان ارواحنافداه به اسحق بن یعقوب اخذ می‌نماییم که فرمودند: «واماالحوادث الواقعه فارجعوافیها الی رواه حدیثنا فانهم حجتی علیکم وانا حجه الله ۵؛ در رویدادهای پیش رو به اهل خبره ی حدیث و علمای اخلاق و آداب اسلامی مراجعه نمایید که آنان حجت من نسبت به شما بوده و من حجت خدا بر همه می باشم»؛ یعنی علما و فقها و اهل خبره و آگاه به احادیث را به عنوان ملجأ و مرجع واقعی در حلّ معضلات و مسائل پیچیده و حوادث و رویدادهای زندگانی معرفی نموده که باید در شناخت وظایف انسانی و اخذ علوم الهی به آنان مراجعه نمود تا جامعه اسلامی ما در امان از تهاجم فرهنگی بماند و در باتلاق نا هنجاری ها گرفتار نشود.
    جناب آقای معترض!
    نقل شده که جنابعالی گفتید: با چنین نگاهی نمی توان در جهان امروز، کشور را اداره کرد!
    نسبت دادن این سخن به شما اگر صحت داشته باشد، یک فاجعه بزرگ است، چرا که این سخن مساوی با زیر سؤال بردن دین مبین اسلام است و نوعی اَنگ زدن به موازین اخلاقی و آداب اسلامی محسوب می شود، این همان زمزمه غرب و غرب زدگان است که می گویند: اسلام برای عصر بداوت است نه عصر فضا و اتم!!؛ این سخن شما مساوی است با کشاندن جامعه اسلامی ما به تخریب خانواده و ترویج طلاق و فزونی ناهنجاری ها که امروزه آمار آن بالا گرفته است و گوینده آن خدای ناکرده مصداق نکوهش و هشدار آیه کریمه است که می فرماید: (ولا تفسدوا فی الارض بعد اصلاحها)؛ «و در زمین بعد از اصلاح آن عامل فساد نشده و آن را به ناهنجاری نکشانید»۶
    علاوه بر آن نیز شما قانون اساسی یک کشور که بر اساس مبانی مذهب حَقّه شیعه و فتاوای فقهای عالیمقدار ثبت و درج شده را کاملا زیر سؤال برده و آن را نادیده گرفته اید.
    جناب آقای معترض!
    اگر راست باشد که گفته اید: علّت اینکه برخی فقها سه عنصر زمان، مکان ومصلحت را در اجتهاد دخالت دادند، برای این بود که فقهای ما «نص» محور نباشند. این یک تهمت بزرگ به فقها و فاجعه ی دیگر و بزرگتری است، چرا که این همان سخن خلاف قرآن است که به تعدد قراءات قائل بوده و نص محوری را نفی می نماید تا مصالح شخصی حاکمان جور را تأمین نماید و این مطلب و سخن هیچ سنخیتی با جامعه و حکومت اسلامی نداشته و ندارد، بنابر این زن امروز که پایمال سیاست های نا بجای غرب و شرق شده و مورد تهاجم شدید فرهنگی واقع گشته، نیاز به بازگشت به اخلاق و آداب اسلامی دارد که هویت خود را زیر سایه راهنمایی بانوی جهانیان حضرت زهرا سلام الله علیها در ارتباط با نامحرم بازگردانده تا آرامش، سعادت و خوشبختی خود را بدست آورده و دور از دغدغه ها، استرس ها و ناهنجاری ها زندگی نماید؛ مسلم است که حاکم شدن زن، جز رنج، خستگی و دور شدن از عطوفت مادری، پاشیدن خانواده و تخریب آن و جز خلاف اخلاق و آداب اسلامی برای زن و جامعه چیز دیگری به بار نخواهد آورد.
    سخن آخر اینکه خورشید درخشش خود را دارد و تاریکی و ظلمت با انکار تابش خورشید فقط روسیاهی ازخود بجای می گذارد و هیچ گاه ابرهای قیره گون نتوانستند حقیقت خورشید را با جسارت و هتاکی های خود که از جهل شان نشأت می گیرد را انکار و مانع نور افشانی آن شود. خوب است همگان در مقابل فرمایشات مراجع جلیل القدر شیعه سر تعظیم فرود آرند و دست از گستاخی و سیاه کردن روی خود بر دارند.
    فقها و راویان حدیث آل الله، اقیانوس بیکران را مانند که جهان ظرفیت آنان را ندارد، کمالاتشان کنج نشینان را به حرکت درآورد و به هدف رساند، هر چند که دنیا قابلیت و ظرفیت شخصیت وجودی شان را ندارد، اما همواره بال ضعیفان و یار درماندگان بوده و هستند. و به تعبیر صدیق اکبر و فاروق اعظم حضرت امیرمؤمنان علی علیه السلام: «و صحبوا الدنیا بابدان ارواحها معلقه بالمحل الاعلی اولئک خلفاءالله فی ارضه و الدعاه الی دینه، آه آه… شوقاً الی رؤیتهم؛ در دنیا با بدن‌هایی زندگی می‌کنند که ارواحشان به جهان بالا پیوند خورده است، آنان جانشینان خدا در زمین و دعوت کنندگان مردم به دین خدایند، آه آه … چه سخت اشتیاق دیدارشان را دارم.»۷
    و در خاتمه در مقابل این هتک حرمت و جسارت ها به ساحت مقدس مراجع عظام شیعه جبهه بر خاک می سایم و این درد و جسارت را تنها به مولایم امام زمان ارواحنافداه شکوِه می کنم … و عجل اللّهم فی فرج مولانا صاحب العصر و الزمان.

امیری سوادکوهی

۱۲ رجب المرجب ۱۴۳۵ ه.ق

قم المقدسه

_______________________

۱٫ فاطر، آیه ۸

۲٫ بحارالانوار ۱۲/۶/۲

۳٫ کشف الغمّه، ج۲، ص۲۳ و ۲۴

۴٫ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۲۱٫

۵٫ همان.

۶٫ اعراف، آیه ۵۶

۷٫ نهج البلاغه، حکمت ۱۴۷