هرگونه تفرقه و اختلاف افکنی بین شیعه و سنی محکوم است

    حجت الاسلام والمسلمین امیری سوادکوهی در مقاله ای ضمن تبیین اهمیت والای مقوله “وحدت اسلامی” در موقعیت حساس امروز جهان اسلام و ضرورت اجتناب از تفرقه افکنی و اختلافات در جامعه اسلامی، هرگونه اختلاف افکنی و تفرقه در میان امت اسلام را محکوم و بر ضرورت اتحاد شیعه و سنی در عصر حاضر تأکید کرد.
    وی با اشاره به مسأله مهم فلسطین و عراق، کمرنگ شدن وحدت مسلمانان را بزرگ ترین عامل مظلومیت مردم مسلمان غزه و عراق دانست و با ضروری دانستن بیداری اسلامی در مقوله مهم وحدت، همگان را به چنک زدن به ریسمان محکم الهی دعوت کرد.
    سوادکوهی در ادامه با محکوم نمودن جنایات رژیم اشغالگر اسرائیل و گروهک تروریستی – تکفیری “داعش” و بی تفاوتی برخی کشورهای مدعی اسلام نسبت به کشتار مسلمانان، تأکید کرد: هرگونه ایجاد اختلاف و کوبیدن بر طبل تفرقه و نفاق در میان امت اسلام، از نگاه خود اسلام عزیز محکوم است و مدعیان اسلام می بایست از حقیقت اسلام تبعیت و بر تحقق وحدت اسلامی تحت لوای قرآن و عترت همت گمارند و بر علیه صهیونیست و استعمار بپا خیزند.
    متن کامل این مقاله بدین شرح است:
    بسم الله الرحمن الرحیم
    قال الله تبارک و تعالی: (واعتصموا بحبل الله جمیعا ولا تفرقوا)۱ وقال سبحانه: (وإن هذه أمتکم أمه واحده وأنا ربکم فاتقون)۲ وقال الرسول الکریم: «المسلمون ید واحده علی من سواهم»۳
    یکی از مظلوم ترین و غربت زده ترین واژه هایی که همواره در میان امت اسلام از آن یاد می شود و متأسفانه در عمل، کوتاهی های فراوانی در احیای حقیقت آن دیده می شود و زخم های طاقت فرسایی بخاطر کمرنگ شدنش بر پیکره جهان اسلام بوجود آمده، مسئله بسیار مهم و حیاتی وحدت اسلامی است. حقیقتی انکار ناپذیر که فقدانش سبب التهاب امت اسلام و تحقّقش مایه آرامش و نزول رحمت و برکات و احیای مدینه ی فاضله الهی است.
    وحدت اسلامی درخت تنومندی است که با خون پاک اولیای الهی آبیاری شده است تا حقیقت انسانیت را به رخ جهانیان بکشاند و پرچم توحید را بر فراز آسمان عالم برافراشته نماید.
    تفرقه و نفاق در جامعه اسلامی زخم کهنه ی دیرینی است که قبل از شهادت رسول خدا صلی الله علیه و آله تا به امروز قلب امت اسلام را جریحه دار نموده و با شکسته شدن حرمت خاتم پیامبران و مانع شدن از کتابت منشور جهانیِ وحدت یعنی امامت آغاز و مع الأسف برگ ننگین غیر قابل جبرانی در تاریخ اسلام رقم خورد تا منافقان همواره بر طبل کینه و نفاق و تفرقه در جامعه اسلامی بکوبند و حقیقت وحدت را خانه نشین و بت نفاق و تزویر را بر مسند اولیای الهی بنشانند تا آنجا که ائمه اطهار علیهم السلام در قنوت خود، عاملین شکست اوّلین پروژه مهم وحدت اسلامی را نفرین می نمودند؛ چرا که اگر آن روز، مسبّبِ کینه جویی های امت اسلام، از دستور پیامبر رحمت، جهت فراهم نمودن لوح و قلم و کتابت منشور الهیِ وحدت سرپیچی نمی کرد، امروز نه وهابیتی بود که به نام اسلام سر اسلام را بشکند و نه داعش و القاعده ای بود که به نام رسول خدا صلی الله علیه و آله سر از پیکر پیروان حقیقی آن حضرت جدا سازد و نه اسرائیلی بود که همانند غده ای سرطانی، قلب انسانیت را هدف و قدس شریف را غصب و بر اهالی بی سر و سامانِ آن دیار بتازد.
    این فجایع و غارتگری های اسفناکِ موجود در دنیای اسلام، تنها به خاطر عدم تحقق وحدت اسلامی و غربتِ حقیقتِ دین در میان مسلمانان پدید آمده است که از عروه الوثقی و ریسمان محکم الهی فاصله گرفته و با چشمی بسته بر طبل تفرقه و کینه و نفاق می کوبند.
    آنچه که قلب هر انسان آزاده ای را به درد می آورد آن است که پس از هزار و چهار صد و اندی سال، مسأله وحدت در اوج غربت و مظلومیت خود بسر می برد و متأسفانه هنوز نتوانستیم حقیقت آن را به جهانیان بچشانیم و فرمان (واعتصموا بحبل الله جمیعاً ولا تفرقوا) را در عمل لبیک گفته و آن را محقق نماییم.
    یکی از صدمه های بزرگ و دردناکی که از ضعف وحدت مسلمانان بر جهان اسلام تحمیل شده مسأله مهم غصب قدس شریف، قبله اوّل مسلمانان و سرزمین اسلامی فلسطین می باشد که دنیای اسلام را می آزارد و دل ها از مصائب آن خون است.
    حقیقتاً اگر امت اسلام، در مقابل این همه مصائب و تفرقه افکنی ها، به دو امانت گرانبهای رسول خدا، یعنی قرآن و عترت مراجعه می کردند و حل بزرگ ترین معضل جامعه اسلامی یعنی تفرقه و نفاق را از آنان جویا می شدند، امروزه عراق و غزه و سوریه و… چنین وضعیتی نداشتند و گرد غربت بر قدس شریف و مسجد الاقصی، قبله اوّل مسلمانان و پایگاه معراج رسول خدا صلی الله علیه و آله سایه نمی افکند.
    وقتی از محضر مبارک باقر علم النبیین درباره تفرقه میان امت اسلام و راه حل اساسی آن سؤال می شود، آن حضرت، شاهرایی بسیار مهم و تأثیرگذار به جوامع اسلامی و مراکز علمی دنیا ارائه می دهند و می فرمایند: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى عَلِمَ أَنَّهُمْ سَیَفْتَرِقُونَ بَعْدَ نَبِیِّهِمْ وَ یَخْتَلِفُونَ فَنَهَاهُمْ عَنِ التَّفَرُّقِ کَمَا نَهَى مَنْ کَانَ قَبْلَهُمْ فَأَمَرَهُمْ أَنْ یَجْتَمِعُوا عَلَى وَلَایَهِ آلِ مُحَمَّدٍ وَلَا یَتَفَرَّقُوا. همانا خدای متعال می دانست که امت بعد از پیامبر متفرق خواهند شد و اختلاف خواهند نمود، پس آنها را از آن نهی نمود، همانگونه که امت های گذشته را نهی فرمود. پس امر کرد که همگی بر ولایت آل محمّد (علیهم السلام) جمع شده و متفرّق نشوند.»۴
    از آنجایی که سایر فرق های اسلامی به عظمت علمی و معنوی خاندان پاک رسول الله صلی الله علیه و آله معترفند و باور قلبی شان این است که اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام از هر عیب و نقص مبرّی هستند و رسول خاتم نیز مردم را به دو ثقل گرانبهای قرآن و عترت رهنمون ساختند، چه زیباست که آنها نیز فرمایش شکافنده علوم انبیاء را سرلوحه خود قرار دهند و در چتر حقیقی وحدت در آمده و اسلام و مسلمین را از این همه مصائب دردناک نجات دهند.
    همانطور که عیان است، یکی از اهداف مهم دشمنان دین و انسانیت از ابتدای رسالتِ خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله تا به امروز، خاموش نمودن حقیقت اسلام و انحراف در اذهان مسلمانان از شریعت محمّدی بوده و همواره در صدد آن بودند تا بتوانند مانع از گسترش این آیین الهی شوند و جهان را از نعمت ولایت و معنویت محروم نموده تا حیله گری ها و نقشه های شوم خود را بر دیگران تحمیل نمایند. دشمنان اسلام، از جمله مشرکان و یهود از همان ابتدا به جنگ های متعدد با مسلمانان روی آوردند و به نصرت خدا، پی در پی شکست می خوردند و برگ های ننگین و تحقیرآمیزی در تاریخ خود در مقابله با مسلمانان بر جای گذاردند و تا به امروز از آن روزهای رسوایی شان، نزد تاریخ شرمنده و خجلند.
    پس از ابلاغ فرمان الهی و جهانی غدیریه ی رسول خدا صلی الله علیه و آله مبنی بر امامت و وصایت امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام، مُهره های خفته جاهلیت و یهود، زنگ خطر بزرگی را برای آینده خود احساس کردند، چرا که خاتم الانبیاء در خطبه غدیر یکایک امامان و جانشینان بعد خود را معرفی و سرانجام به مبحث مهم مهدویت و منجی و پیروزی اسلام اشاره فرمودند. از طرفی نیز در منابع معتبر نزد شیعه و سنی و سایر کتب آسمانی نیز بشارت موعود و منجی بشریت به جهانیان داده شده و توحید ادیان در دین اسلام و محو یهودیت در عصر ظهورخاتم الاوصیاء حضرت مهدی موعود ارواحنا فداه نیز بطور کامل و مفصل تبیین شده است. از این رو مُهره های خفته جاهلیت و یهود، اسلام ستیزی خود را از روز غدیر وارد مرحله جدّی تری کردند. آنها با همفکری و همدستی منافقان آن زمان، در میان مسلمانان نفوذ کرده و به شستشوی فکری آنان همت گماردند و عقائد تحریف شده تورات را بر آنان تزریق نموده، تا آیین محمّدی، حقیقت و هویت واقعی خود را از دست داده و آنان را در مقابل یکدیگر قرار دهند.
    این مطلب نیز بسیار قابل توجه است که سیاست تفرقه ی آنان از ابتدا تا به امروز چنین بود که گروه‌های اسلامی، حکومت‌های اسلامی و شیعه و سنّی را در برابر یکدیگر قرار دهند. مطلب قابل تأمل این است که اخیراً نیز به تفرقه بین شیعیان روی آوردند، این‌ها اگر بتوانند شیعه‌ها را نیز چند تکه کنند و یک دسته را مقابل دسته‌ی دیگر بگذارند، یقیناً به پیروزی و اهداف شیطانی خود نزدیک تر خواهند شد و امید است شیعیان نیز در پی وحدت بیشتر با یکدیگر باشند تا ناخواسته عامل یهود در کشورهای اسلامی نشوند.
    از آنجایی که در آن زمان، اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام با درایت و دقت فراوان دشمنی های کفار و توطئه های مُهره های خفته ی جاهلیت و یهود را زیر نظر داشتند، ضمن تحکیم اتحاد میان امت اسلام، با تربیت شاگردان و علمای دین به روشنگری علیه معاندان می پرداختند، به فضل خدا خدعه های آنها نیز راه به جایی نبرد و نتوانستند به اهداف خود برسند. ولکن آنها دست بردار نبوده و در هر موقعیتی برای ضربه زدن به دین مبین اسلام تلاش می کردند.
    یهود پس از نا امیدی و شکست آن توطئه ها، سال ها بعد نقشه شیطانی خود را از طریق دیگری عملی کرده و برخی از مناطق اسلامی از جمله قسمتی از فلسطین را که تا سال ۱۳۶۳ هجرى قمرى در دست مسلمانان بود، به پشتیبانى استعمار پیر و ننگین و مفتضح انگلستان غصب نمود و در آن دولتى غاصب و نامشروع تشکیل داد و متأسفانه موفق شد نقشه شوم خود را در این بخش از سرزمین های اسلامی به هدف برساند.
    غصب سرزمین های اسلامی از یک طرف، و قتل عام و نسل کشی مسلمانان از طرف دیگر سبب شد، که جهان اسلام بار دیگر ملتهب و نگران شود. از طرفی نیز متأسفانه شاهد آن هستیم که برخی از کشورهای عربی اسلامی با حمایت و سکوت قابل تأمل خود، مهر تأییدی بر جنایات ضد انسانی این رژیم غاصب و نا مشروع می نهند و بر مشروعیتش اهتمام می ورزند.
    مسأله فلسطین نمونه بارزی از نتیجه عدم وحدت در میان امت اسلام و فاصله گرفتن مسلمانان از قرآن و عترت است که امیدواریم با تدابیر زعما و اتحاد و انسجام هر چه بیشتر مسلمانان این ضایعه و زخم کهنه و دردناک جهان اسلام نیز التیام یابد.
    کمرنگ بودن وحدت در میان مسلمانان سبب آن شد که دو گرگ درنده ی فرهنگی استعماری، یعنی BBC و VOA که همواره دم از انسانیت و حقوق بشر می زنند، با آن سابقه مثال زدنی و مجری های روان پریش و معلوم الحالشان که عناد و رسوایی های اخلاقی و ننگینشان بر احدی پوشیده نیست، از این فرصت سوء استفاده کنند و بخواهند مدعی دفاع گروهی از مسلمانان شوند و با چهره های پارازیتی و روان پریش و آزادی های یواشکی و ننگین خود، از حقوق مسلمانان دفاع کنند! این در حالی است که آنها در حقوق اوّلیه ی فردی و در دفاع از شخصیت و هویت انسانی خود و آمانده اند، حال مدعی دفاع از حقوق مسلمانان گشته اند و مع الأسف چشم خود را بر حقایق فجایع اخیر بسته اند و در مقابل جنایات آشکار و خونین کشتار مسلمانان ستمدیده سکوت کرده اند!
    حال تکلیف امت مسلمان چیست و حقیقتاً در این زمان چه باید کرد و چگونه می بایست به فتنه سیاه و شرّ مطلقی به نام دولت نامشروع اسرائیل خاتمه داد؟
    عقل سلیم حکم می کند که مسلمانان در ابتدا مظلوم ترین واژه میان مسلمین یعنی وحدت اسلامی را با عمل خود از غربت در آرند و بر وحدت کلمه همت گمارند. چرا که دیپلماسی وحدت یکی از عناصر قدرت نرم جهان اسلام است و سبب عظمت و شکوه دنیای اسلام و رعب و وحشت دشمنان می شود.
    از طرفی نیز همه مسلمانان جهان که جمعیّت آنان نزدیک به دو میلیارد نفر است می بایست براى مقابله با این دولت نامشروع اشغال گر و رسوا کردن آنان با تمام قوا وارد جنگ و کارزار همه جانبه شوند. و بدون شک این بهترین طریقی است که به وسیله آن ممکن است سرزمین های اسلامی را آزاد کرد، زیرا نیروی معنوی مسلمانان که با قوّه مادی آنها ضمیمه گردد چون طوفان رعد آسا، ریشه اشغالگران را کنده و کشورهاى اسلامی را نجات خواهد داد و امید است مسلمانان بپا خواسته و غائله اشغالگری را درهم بشکنند.
    اینجا است که همگان متوجه اهمیت والای اکسیر و گنجینه نهان وحدت اسلامی می شوند که نبودش چنین فجایعی را برای جهان اسلام بوجود می آورد.
    یکی از آسیب های جدی دیگر عدم وحدت، تقویت پروژه اسلام هراسی است. امروزه اسلام‌هراسی یکی از پدیده‌های حاصل از اراده‌ی بدخواهان علیه اسلام بشمار می رود. مخاطب اسلام‌هراسی ـ که یک پروژه است و نه یک پروسه ـ افکار عمومی جهانی است. کوششِ دشمنان بر این است که ضمن ایجاد تفرقه و فاصله بین مسلمین، با جنگ های داخلی و فرقه ای در کشورها و آشکار نمودن خشونت نفرت انگیز با نام اسلام، سبب آن شوند که افکار عمومی جهانی، نگاهی بدبینانه‌ نسبت به اسلام پیدا کنند که فعالیت های گروهک های تکفیری مانند القاعده و داعش نیز از این نوع مقوله است که با پرچم محمّد رسول الله و فریاد الله اکبر سر از پیکر پیروان حقیقی قرآن و عترت و حتی اهل تسنن و مسیحیت جدا می کنند تا اسلام رحمت و محبت محمّدی و علوی را اسلامی خشن و سفیانی جلوه دهند و استعمار را در خیال خامِ خاموش نمودنِ خورشید عالمتابِ اسلام یاری رسانند.
    خوی حیوانی و وحشیانه ی پیروان آل ابی سفیان و هند جگر خوار و بغض آنان نسبت به اسلام و قرآن تا حدی است که کشتار و سر بریدن انسان های بی گناه را نوعی عبادت تلقی نموده و در شهرهای مختلف عراق و سوریه فجایعی همانند واقعه شوم حره را در اذهان زنده می کنند.
    حقیقتاً این روزها دل ها پریشان و خاطرها نگران است! ای کاش همگان تحت لوای قرآن و عترت وحدت نموده و جمع می شدند و شاهد این روزهای سیاه تاریخ نبودیم. قاطعانه و بی پرده بگویم که هرگونه ایجاد اختلاف و کوبیدن بر طبل تفرقه و نفاق در میان امت اسلام، از نگاه خود اسلام عزیز محکوم است و بر غربت مسلمانان می افزاید.
    هتک حرمت به ناموس مسلمانان، غربت و مظلومیت شیعیان امیرمؤمنان علی علیه السلام… دردهای نهان و آشکار ایتام آل محمّد علیهم السلام…؛ اینها قلب هر انسان آزاده ای را به درد می آورد. اینجاست که قلم می شکند از دل های شکسته اولیای خدا خصوصاً قلب داغدار امام زمان حضرت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف… چرا که حقیقت اسلام مظلوم است و شیاطین معرکه گیر دوران شده اند. بَدَأَ الإِسْلامُ غَرِیبًا، وَسَیَعُودُ کَمَا بَدَأَ غَرِیبًا، فَطُوبَى لِلْغُرَبَاءِ۵٫
    “وعجّل اللّهم فی فرج مولانا صاحب العصر والزمان.”

    امیری سوادکوهی

______________________

    ۱٫ آل عمران، آیه ۱۰۴
    ۲٫ المؤمنون، آیه ۵۲
    ۳٫ بحار الانوار، جلد ۲۸، صفحه ۲۰۴
    ۴٫ بحار الأنوار، جلد‏۲۴، صفحه ۸۵ ـ تفسیر نور الثقلین، جلد‏۱، صفحه ۳۷۸
    ۵٫ الغیبه النعمانی، صفحه ۱۷۲