خورشید فقاهت مازندران

مقاله ای در دفاع از حریم علم و فقاهت مازندران

    در پی اهانت یکی از روزنامه های محلی و معلوم الحال مازندران ،(در مدتی پیش) به ساحت مقدس عالم جلیل القدر و زعیم حوزه علمیه مازندران حضرت آیت الله علامه نظری خادم الشریعه مدظله، حجت الاسلام والمسلمین امیری سوادکوهی، در مقاله ای به تبیین شخصیت والای آن عالم ربانی و صمدانی پرداخت.متن این مقاله بدین شرح می باشد:
    بسم الله الرحمن الرحیم
    الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه مولانا وصاحبنا امیرالمؤمنین والائمه المعصومین علیهم السلام والحمدلله الذی رفع درجات العلماء بأن جعلهم وراث الانبیاء ونواب الاوصیاء وفضل مدادهم علی دماء الشهداء
    ازافتخارات وامتیازات والایی که مکتب نورانی اسلام بر دیگر ادیان دارد و کمال و تمامیت شخصیت آدمی رابر اساس آن می سنجد و اهمیت و ارزش قابل توجّهی برای آن قائل است، مقام علم وعالم است که بی تردید می توان گفت که درهیچ مکتبی به این مسئله تا این حد بها داده نشده و به تکریم ازآن نپرداخته است، تاآن جا که فرمودند: «مدادالعلماءافضل من دماءالشهداء»
    خداوند متعال از بدو خلقت، آدم ابوالبشر را به لباس علم زینت داد و زمانی که خلعت نبوت را برقامت دل آرای خاتم الانبیاء علیهم السلام پوشانید، اوّلین سوره‌ای که برقلب نازنینش فرود آورد، ارزش نعمت علم و دانش را بازگو فرموده و بر بشریت منت نهاده که در میان همه پدیده‌های جهان هستی وجود آنان را با علم، ویژگی بخشیده و ممتازشان ساخته است. از آن جا که می‌فرماید: «اقرأباسم ربک الذی خلق. خلق الانسان من علق. اقرأ و ربک الاکرم. الذی علم بالقلم. »
    همان طورکه عیان است کامل‌ترین علوم و دانش‌ها و هدایت ها، آن است که از ذات پاک ربوبی برقلب نورانی انبیای الهی نازل شده است که جامع‌ترین آن برقلب نازنین حضرت ختمی مآب محمّدبن عبدالله صلی الله علیه و آله فرود آمده که علم کامل و جامع و بدون نقصان را فقط از این منبع می‌توان اخذ نمود و به آن مرتبه از کمالات دست یافت.
    حال سؤالی مطرح می‌شود که چگونه می‌توان غواص اقیانوس علوم الهی شد و خود را به مدینه فاضله نبوی رسانید و به علم وعرفان حقیقی که همان توحید ناب است رسید؟از کجا باید شروع کرد و از چه دری باید وارد شد؟!
    پاسخ این پرسش بسیار مهم و حیاتی است و از لطایف و ظرایف خاص خود برخوردار است، چرا که در طول تاریخ، عده کثیری در پاسخ به این پرسش و اماندند و از صراط مستقیم خارج شده و عمری را در ضلالت و بدبختی سپری نمودند.
    این جا بود که با خروج از این راه، فرقه‌های متعدد به وجود آمد و سیه بختی و تاریکی به سراغشان رفت و بنابر پیش‌بینی رسول خداصلی الله علیه و آله امت به ۷۳ فرقه تقسیم و متفرق شدند:
    «ستفرق امتی علی ثلاث وسبعین فرقه کلهافی النار الا واحده و هی التی یتبع وصیی علیاً» «زود باشد که امت من به ۷۳ فرقه تقسیم گردند و همگی آنها در آتش‌اند به جزیک گروه که همان پیروان جانشین من علی بن ابی طالب می‌باشند».
    این جاست که باید بنابر آیه شریفه «اطیعوالله واطیعوالرسول واولی الامرمنکم» به دستور مقام شامخ نبوی، درب خانه علوی را کوبید و از این راه وارد مدینه فاضله کامله شد.
    حال که در عصر غیبتیم چه باید کرد و چه راهی را باید انتخاب نمود؟!
    دراین عصر تاریک و ظلمانی چون یتیمی سرگردان در پی مولای خویشیم و در مصیبت عظمای غیبت کبری به سرمی‌بریم و از باب مدینه العلم زمان خویش، مولا و صاحبمان امام زمان (ارواحنا فداه) محرومیم. واحسرتا. . . واغربتا. . .
    با این حال آیا می توان به غیر از درب خانه اهل البیت که در شأنشان فرمودند: «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ویطهرکم تطهیرا »، درب دیگری رازد؟
    هیهات. . . هیهات. . .
    علم و معارف را فقط از یک منبع می توان اخذ نمود که آن اهل البیتند. همان طور که مولای ما امام زمان (ارواحنافداه) فرمود:
    «طلب المعارف من غیرطریقنا اهل البیت مساوق لانکارنا؛
    هرکس بخواهد عرفان و حقیقت دین خود را از منبع دیگری به غیر از ما اهل البیت اخذ نماید، گویا که مارا انکار نموده باشد»
    و در عصر غیبت کبری نیز باید از دستورهای معادن علم که همان خاندان بیت رسالتند پیروی نمود که جواب سؤال خود را در پاسخ حضرت به اسحق بن یعقوب اخذ می‌نماییم که فرمودند:
    «واماالحوادث الواقعه فارجعوافیها الی رواه حدیثنا فانهم حجتی علیکم وانا حجه الله»
    علما و فقها و دانشمندان آگاه به احادیث را به عنوان ملجأ و مرجع واقعی در حلّ معضلات و مسائل پیچیده و حوادث و رویدادهای زندگانی معرفی نمود که باید در شناخت وظایف انسانی و اخذ علوم الهی به آنان مراجعه نمود؛ و فرمودند: زیرا آنان حجت من نسبت به شما می‌باشند و من نیز حجت خدایم.
    امیرالمؤمنین نیز در شأنشان چنین فرمود:
    «العلماء باقون ما بقی الدهر اعیانهم مفقوده و امثالهم فی القلوب موجوده؛   علما تا دنیا برقرار است زنده‌اند، بدن‌هایشان گرچه درزمین پنهان اما یاد آنان در دل‌ها همیشه زنده است»
    آنان اقیانوس بیکران را مانند که جهان ظرفیت آنان را ندارد، کمالاتشان کنج نشینان را به حرکت درآورد و به هدف رساند، هر چند که دنیا قابلیت و ظرفیت شخصیت وجودیشان را ندارد، اما بال ضعیفان و یار درماندگان بوده و هستند.  و به تعبیرامیرالمؤمنین:
    «و صحبوا الدنیا بابدان ارواحها معلقه بالمحل الاعلی اولئک خلفاءالله فی ارضه و الدعاه الی دینه، آه آه. . . شوقاً الی رؤیتهم؛   در دنیا با بدن‌هایی زندگی می‌کنند که ارواحشان به جهان بالا پیوند خورده است، آنان جانشینان خدا در زمین و دعوت کنندگان مردم به دین خدایند، آه آه. . . چه سخت اشتیاق دیدارشان را دارم. »
    در این بین از عالم عاملی سخن به میان می‌آوریم که جز راه امیرالمؤمنین و کوبیدن درب مدینه العلم نبوی راه دیگری را نپیمود و از هیچ کس غیر از اهل البیت عصمت و طهارت علیهم السلام رنگ نگرفت. همه و همه وجودش را ولایت پرکرده است. آنچنان که گویی ولایت با گوشت و خونش عجین گشته است، جز از او سخن نگفت و راهی جز راه او نپیمود. عمری را علی وار سپری می کند و همواره عرفان واقعی را در ولایت می‌داند و بس.
    آیت الله علامه حاج شیخ عبدالله نظری خادم الشریعه ، شخصیت ارزشمند و ماندگاری است که سالیان سال در حوزه های علمیه قم و مشهد و ساری از اسطوانه های علمی جهان اسلام بهره مند گشت و از شاگردان ممتاز مکتب علمی امام خمینی و از برجسته ترین شاگردان علامه بزرگوار طباطبایی بشمار می رفتند که آوازه تدریس ایشان در شهرهای قم و مشهد زبانزد اهل علم و فقاهت بود و بسیاری از فضلا و علما و بزرگان علمی و نخبگان سیاسی امروز کشور ، وامدار و شاگرد حلقه درسی این ستاره درخشان فقاهت و هدایت می باشند.
    برپایی ده ها ساله کرسی درس خارج فقه و اصول معظم له گواه بر مرتبه والای علمی این شاگرد برجسته مکتب امام صادق علیه السلام است.
    خضوع و خشوع و مناعت طبع این دانشمند ارزشمند مازندرانی مانع از آن بود که جایگاه عالی فقاهت را بر گردن بگیرد و لکن عمری با تواضع و فروتنی در بین مردم زندگی کردند و حال التحریر بیت مبارکش ملجاء و پناهگاه دیار علویان است.
    بیت مکرم ایشان ، ملجاء و پناهگاه دردمندان و مستضعفان و ارادتمندان به ساحت مقدس آل الله است که در هر ساعت از شبانه روز میزبان اقشار مختلف جامعه می باشد.
    شخصیت والای آیت الله نظری اختصاص به یک قشر و یک جناح و…ندارد.ایشان شمع هدایتی هستند که گروه ها و اقشار از جناح ها ی مختلف و از طیف های گوناگون از خرمن وجودیشان بهره مند می شوند و چون پدری دلسوز و مهربان به همگان نصیحت و خیرخواهی می کنند.
    این عالم ربانی که فرزند مرحوم آیت الله علامه مجاهد حاج شیخ عبدالنبی نظری خادم الشریعه می باشند، موسس و بنیانگذار دهه فرخنده غدیریه در طول تاریخ با برکت اسلام است و به فرموده حضرت آیت الله العظمی بشیر نجفی مدظله العالی (از مراجع عظام نجف اشرف) همانطوری که علامه امینی با کتاب الغدیرش طلایه دار غدیر شد، آیت الله نظری نیز مفتخر به احیای دهه فرخنده غدیریه بودند که این خود بسیار ارزشمند و جاویدان است.
    شخصیت آیت الله علامه حاج شیخ عبدالله نظری خادم الشریعه ، در آسمان روشن انقلاب اسلامی ایران نیز چون ستاره ای درخشان در کنار امام خمینی (ره) می درخشد و در پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی نقش اساسی و مهمی داشت.
    آیت الله نظری خادم الشریعه از جمله شخصیت ها و علمایی است که در طول دوران قبل و پس از انقلاب اسلامی هیچ گاه حاضر نشدند گوشه ای از خدمات و فعالیت های علمی و انقلابی خود را در صدا و سیما و مطبوعات بیان کنند و تنها سال گذشته و به اصرار مکرر خبرگزاری رسا و به دلیل حرمت نام مقدس بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی علیرغم کسالت و در حالی که در بستر بیماری بودند به احترام نام استاد خویش امام راحل و به حرمت ایام الله دهه فجر حاضر شدند تنها بخشی از خاطرات خود را از همراهی با بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی در جریان نهضت عظیم انقلاب اسلامی به ویژه سفر ۱۱ روزه به نوفل لوشاتو و همراهی با امام در پرواز انقلاب بیان کنند که به حتم آن مطالب بیان شده به گواه بسیاری از شخصیت های بزرگ انقلاب تنها گوشه ای از فعالیت های علمی، انقلاب و مبارزاتی ایشان بوده است.
    ایشان بنابر دستور امام خمینی ، رهبری نهضت اسلامی را در مازندران بر عهده گرفتند و عَلَم نبرد با طاغوت پهلوی را بدست و در   شهر رضاخان به اهتزار در آوردند و مجسم و مجسمه طاغوت زمان را به ذباله دان تاریخ افکندند.
    در وصف این استاد جلیل القدر همین بس که مقام معظم رهبری احترام فراوانی برای ایشان قائل هستند و در هر فرصتی که در مازندران حضور یابند حتماً فرصتی را جهت دیدار با آیت الله نظری خادم الشریعه اختصاص می دهند.
    مقام معظم رهبری در دیدار با آیت الله نظری خادم الشریعه در آذرماه ۱۳۸۸فرمودند:
    «جنابعالی (آیت الله نظری )علاوه بر درخشش علمی و عملی ملجا و پناهگاه مردم هستید و وجودتان به مثابه عمودخیمه است برای روحانیت وجامعه ،مردم به امثال حضرتعالی عقیده دارند…».
    شخصیت والایی که بنابر اسناد مهمی که در اختیار هست در احیای مجالس سیدالشهدا علیه السلام و برپایی روضه خوانی و موالید و جشن های دهه غدیریه در اوج خفقان شاهنشاهی ، سر از پا نمی شناخت و با تاسیس و برپایی اماکنی به نام نامی ال الله ترویج مذهب حقه تشیع را سرلوحه کار خود می شمارد و به هیچ چیز و هیچ کس جز رضایت قلب مبارک امام زمان ارواحنافداه نمی اندیشید و همواره در کنار مردم چون اولیاء سلف زندگی می کند.
    آیت الله نظری همواره در کنار عامه مردم مازندران ماند چه در زمان رژیم گذاشته که جهت آگاهی بیشتر می توان این حقیقت را جویا شد که برای خدمت به مردم منطقه سوادکوه و دیگر نقاط استان مازندران پای پیاده کیلومترها را طی می کردند تا برای مردم مشتاق و رنج کشیده به علم وعالم سوادکوه و مازندران سخنرانی کند و چه اکنون که با کهولت سن و بیماری، گوش شنوای مشکلات و دردهای بی شمار مردم زحمتکش مازندران است
    شخصیت والایی که بارها به سران ادیان و مذاهب اعلان کرد که حاضر است آنان را در حق بودن مذهب پر افتخار تشیع و اسلام ناب محمدی اغنا می کند و بحمدالله در این بین بسیاری از گمراهان بدست مبارک ایشان هدایت و عاقبت بخیر شدند.
    سخن آخر اینکه خورشید درخشش خود را دارد و تاریکی و ظلمت با انکار خورشید فقط روسیاهی ازخود بجای می گذارند و هیچ گاه ابرهای قیره گون نتوانستند حقیقت خورشید را با ابراز وجودشان انکار کنند.
    علامه نظری خادم الشریعه خورشید علم و فقاهت در دیار علویان هستند،چه خوب است تاریکی ها نیز از وجود نازنینش بهرمند گردند و به وسیله نور هدایت علما و دانشمندان جهان تشیع مسیر دنیای خود را به بهشت سعادت رهنمون سازند.

والسلام علی من اتبع الهدی

امیری سوادکوهی