دهه ی فرخنده ی مهدویت، رائحه ی امید بشریت

    بسم الله الرحمن الرحیم ؛ وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها.(1)
    … بازگشت به خود، نخستین راه دفع التهابات جوامع بشری است و تمام ناهنجاری های بشریت از آنجا آغاز شد که آدمی از اصل و حقیقت خویش غافل گشت و از معنویات و حصن حصین الهی فاصله گرفت و پس از آن با کوچکترین نسیم سرد شبانگاهی، گلبرگ های وجودش، نغمه خوان فصل خزان و محنت شده و از اینرو خدای متعال برای در امان ماندن از آفات و بلیات، پیامبران و امامان و فریاد رسانی را از جانب خویش برگزید تا بتوانند مردم را در پناهگاه الهی خویش جای داده و آنها را به سوی فطرت، حقیقت و پاکی سوق دهند، تا از اصل و اساس خویش غافل نگشته و تباهی و ظلمت را در حریم آسمانی خویش راه ندهند.
    در روزگاری که همه ی مردم هر کدام به نوعی در سختی و تلخی های دنیایی خود غوطه ورند و بلاها از هر طرف آنها را احاطه نموده و از هیچ کس کاری بر نمی آید، آن زمان است که فطرت پاک بشری در قلب خود یک غوث و یک منجی و یک فریادرسی را فریاد می زند تا بتواند خویشتن را از منجلاب حوادث روزگار برهاند و سرشت پاک خویش را از دریچه ی موعود به سر منزل مقصود برساند.
    دهه ی فرخنده ی مهدویه، آغاز تلألوی آفتابی نهان از افقِ توحید، بر مدار نبوّت است که از شاهراهِ ولایت، از پسِ ابرهای قیرگون غربت و غبار مظلومیتِ عترت، جهان بشریت را روشن و دل ها را به سمت و سوی منجی فطرت های پاک رهنمون می سازد…، وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها.
    هر آنکس که در کویر تفتیده و عطش چشیده ی فراق، آتش خشکسالی دوران غیبت، سینه اش را بریان ، واله و حیران در جستجوی پناهگاهی سرگردان باشد، تنها ندای «فَحَرِّک شَفَتَیک»(2) است که او را به تَبَصبُص و خاکساری درگاه با کرامت موعود امم امیدوار و باران رحمت مهدوی اش را بر آبراه های خشکیده ی مسیرش ساری و جاری می کند. عاقبت بخیر می شود چشمی که به انتظارِ رسیدنِ کشتی نجات به ساحل امید می نشیند… و عریضه در دست، با زمزمه ی اَلمُستَغاثُ بِکَ یا صاحِبَ الزَّمَان سیراب از لبیک منجی می شود. اِغتَنِمُوا الفُرَص!
    حال که در عصر تاریک غیبت امام زمان ارواحنافداه هستیم می بایست دل را در گروِ آن پناهگاه عالم و امید قلب خاتم و تنها کلید قفل غم ها نهاد و آرامشِ اضطرار و مرهم زخم های کهنه ی روزگار را تنها از او خواست.
    اوست که قلب خسته را آرام می کند و استخوان شکسته را تسکین می بخشد.
    اوست که پناه همه دردمندان و انیس دل شب زنده داران است!
    اوست آنکس که خدا او را غوث و فریادرس امت نام نهاد و حتی مادر مظلومه و مجروحه اش نیز در پشت در نیم سوخته، نام او را زمزمه می کرد و با یاد او آرام می گرفت!.
    هر دل مضطری که از هر جا قطع امید کرد، از درد و غمش به گوشه ای پناه برد تنها تکیه بر آستان با کرامت او می نهد و با اشک و هِق هِقی از روی عجز و ناامیدی دست بر سینه، با قامتی خمیده عرضه می دارد سلام علی آل یاسین!.
    چرا که مولای عالم امیرالمؤمنین ارواحنافداه درشأنش فرمود: «المهدی اوسعکم کهفا و اکثرکم علما»(3) ؛ پناه دهندگی مهدی، علیه السلام، از همه شما بیشتر و علم و دانشش فزونتر است. و در زيارتى كه سيد بن طاووس نقل كرده، خطاب به آن حضرت نیز چنين مى‏خوانيم: «سلام الله و بركاته و تحيّاته و صلواته على مولاى صاحب الزمان و صاحب الضياء و النور … و الكهف و العضد»(4).
    توجه به حضرت ولى عصر ارواحنا له الفداء، بزرگترين مايه ی تحصيل امن و آرامش است و وقتی حضرت را در همه جا شاهد و ناظر بدانیم و اَشهَدُ اَنَّکَ تَشهَدُ مَقَامِی تَسمَعُ کَلامِی تَرُدُّ سَلامِی را باور داشته باشیم همواره در حصن حصین امام زمانی اش پناهنده خواهیم بود و از تمام بلیات محفوظ خواهیم ماند.
    حضرت حجت بن الحسن علیهما السلام موجب همه اين عوالم وجود است؛ برای آنکه ابر و باد و مه و خورشيد و فلك براى چرخيدن و گردش و حركت، بايد غايتى داشته باشند، غايت آنها آن است كه براى انسان كامل و معصوم، حركت كنند؛ نه برای انسانی ناقص، خطا كار و عاصى و از اینرو همه ی عالم به طفيلى وجود امام زمان ارواحنا له الفداء،در قيد حياتند و مرزوقند و روزى مى برند و در دعاى عديله آمده است: «وَ بِیُمنِهِ رُزِقَ الوَری‌ وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الأرضُ و السَّماء؛ » مبتنى بر همين اصل است. چون حضرت حضور دارند، جهان خلقت نیز هم مرزوق مى شوند.
    اینکه در حديث قدسى آمده است: « خَلَقْتُ الْأَشْیآءَ لِأَجْلِک»(5) نيز بيان كننده همين واقعيت است. پس می بایست تمام حرکات و سکناتمان به عشق و محبت حضرت مهدی عليه السلام باشد.
    وقتی قرآن كريم می خواهد امام زمان ارواحنافداه را معرفی کند می فرماید: (بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ)(6) بقيت اللّه يعنى كسى كه تمام صفات حضرت حق، جلّ جلاله، در او خلاصه شده است.
    هُوَ مَعَكم اَيْنَما كنْتم؛ هر جا باشيد خداوند هم با شما هست!، كسى كه بقيّت اللّه است، چون مظهر صفات خداوندى است. بايد، هُوَ مَعَكم اَيْنَما كنْتم نیز باشد؛ يعنى همه جا با ما باشد.
    پس بر اساس اين مبنا حضرت بقيّت اللّه الاعظم ارواحنافداه در همه آنات و در تمام حالات با ما همراه هستند و به تعبير رواياتى كه در بصائرالدرجات آمده است، هيچ چيزى از وجود ما در محضر حضرت مهدی عليه السلام نهان نيست.اين اصل كلى از آيه شريفه سوره مباركه ی يس هم كه مى فرمايد (وَ كُلَّ شَيْ‌ءٍ أَحْصَيْناهُ فِي إِمامٍ مُبِينٍ) (7) قابل استخراج است.
    حال که ملتفت گشتیم که زمین و زمان در اختیار موعود امم و امام زمان ارواحنافداه است و مصلح کل جز امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نیست، می بایست دهه فرخنده ی مهدویت را در عمل غنیمت بشماریم و معارف مهدوی را در سرتاسر جهان بگسترانیم. در این راه نیز یك بسیج عمومی لازم است كه همه ی اهل سخن و قلم یكصدا و همنوا شوند و به مردم بفهمانند كه ما بی‎صاحب نیستیم… تا جامعه، یكپارچه جامعه امام زمانی شود، نباید در ایام ولادت آن حضرت به چند جمله یا داستان اكتفا نمود، باید كاری كرد كه شیعیان دائم به یاد امامشان بوده و مبلّغ او باشند .
    خوشا به آنان از دقیانوس دهر به اقیانوس بیکران عترت روی آورده و به کهف ولایت عصر امام خوبی ها و مهربانی ها حضرت حجت بن الحسن العسکری عجل الله تعالی فرجه الشریف پناهنده شدند و غریبانه دین خود را حفظ کرده‌اند.

و عجل اللّهم فی فرج مولانا صاحب الزمان
امیری سوادکوهی ـ قم المقدسه
دهه مهدویة 1443 ه. ق

_______________________
(1) سوره زمر، آیه 70
(2) بحارالانوار، جلد 53، صفحه 306
(3) غیبت نعمانی: 214 .
(4) بحارالانوار، ج 102، ص 84
(5) شرح اصول کافی، مولی صالح مازندرانی، ج‌۴، ص‌۲۲۸؛
(6) هود، آیه 90
(7) سوره یس، آیه 13