کتاب «گوهر بحر ولایت» از جدیدترین تألیفات علمی تاریخی محقق و نویسنده جوان شیعه، حجت‌الاسلام‌والمسلمین امیری سوادکوهی رونمایی شد.

این اثر که بخشی از آن در کتاب فاخر «شخصیت و مزار حضرت رقیه علیهاالسلام از نظر فقها و مراجع بزرگ» درج و منتشر شده است، در آستانه ی شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها، بصورت مستقل در کتابی تحت عنوان «گوهر بحر ولایت» رونمایی شد.

در مقدمه ی این کتاب آمده است: در آسمان تیره و تاریک دنیا و در روزگار غربت آل علی علیه السلام، ستاره ای از افق سیدالشهداء ارواحنافداه و از دامان مادر با فضیلتی به نام ام اسحاق، در خانه ی گنجینة الاسرار الهی، حضرت زهرا سلام الله علیها بدنیا آمد که زینت بخش آشیانه ی عترت، پناهگاه جهان خلقت و مرهمی بر زخم های دیرین اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام شد.

آن مولود مبارک که عطر یاس فاطمی اش مدینة الرسول را فراگرفته بود، با طلوع آفتاب وجودی اش، خانه ی سیدالشهداء ارواحنافداه را به یاد و نام مادر مظلومه و شهیده اش،[فاطمه] سلام الله علیها زینت بخشید.

او را رقیه نامیدند، گویا از ازل وجود مطهره ی آن نازدانه ریشه در تعالی، رفعت و دستگیری ایتام آل محمد علیهم السلام داشت و کلید استجابت دعا به دستان با کفایت آن خاتون دو سرا بوده و وجود مطهره اش سندی محکم بر غربت، مظلومیت و حقانیت امام زمانش، سیدالشهداء ارواحنافداه است.

سخن درباره ی یادگار مظلومه ی سیدالشهداء ارواحنافداه در شام بسیار است و زوایای حیات نورانی آن خاتون با کرامت در تاریخ مورد بررسی های متعدد قرار گرفته است، ولکن آنچه که در این مجال مغتنم بوده، بررسی رسالت والای آن نازدانه ی عترت و مضجع شریف خاتون عزت و کرامت است که اهتمام ویژه ی بزرگان دین را در بر داشته که بدان می پردازیم.

نویسنده ی این اثر در بخشی از این کتاب می نویسد: از اثرات وجودی حضرت رقيه سلام الله علیها كم اثر شدن جناياتی بود كه معاويه علیه الهاویه در حق حقیقت اسلام انجام داد؛ زيرا مرقد آن مخدره تبديل به مركزی برای تبليغ شيعيان شد.

حضرت رقیه سلام الله علیها، به تنهایی سندی بر مظلومیت خاندان پاک امامت و ولایت است که بی هویتی بنی امیه را بیش از پیش، نمایان کرد.

آن گنجینه ی عترت، سفیر سه ساله ای است که تأثیر عمیقی در ماندگاری عاشورا رقم زد و با دستان کوچک خود، صفحه‌ای زرین از تاریخ کربلا را به نگارش درآورد که جای جای آن نشان از وفاداری و شکیبایی و ارادت است و در واقع، شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها تجلی گر صبر و شکیبایی خاندان رسالت است که هر بلایی را به جان می‌خرند تا امت را از جهالت و ظلم بیرون بیاورند و به همین منظور، تاریخ، چنین رویدادهای تلخی را از یاد نمی‌برد.

آن خاتون دوسرا باب الحُسين علیه السلام بوده که نشان، گواه و یادگاری از سیدالشهداء در شام می باشد تا فردا کسانی پیدا نشوند که به انکار اسارت خاندان طهارت علیهم‌السلام و حوادث آن بپردازند.

در بخش دیگری از این کتاب درباره ی ترس دشمنان از نام حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها آمده است: آنقدر نام مبارک حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها بر دشمنان گران آمد و هیمنه ی دشمنی هایشان را تباه ساخت، امیرالمومنین ارواحنافداه پیشاپیش از نفرت دشمنان از نام مبارک دردانه ی سیدالشهداء ارواحنافداه سخن گفت و فرمود؛ لَا يَزَالُ السُّفْيَانِي يَقْتُلُ كُلَّ مَنْ اِسْمُهُ مُحَمَّدٌ وَ عَلِيٌ وَ حَسَنٌ وَ حُسَيْنٌ وَ فَاطَمّةٌ وَ جَعْفَرٌ وَ مُوسَيٰ وَ زَيْنَبٌ وَ خَدِيجَةً وَ رُقَيَّة، بُغْضَاً وَ حَنَقَاً لِآلِ مُحَمَّدٍ صَلَّي اللّٰهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم.

سُفیاني از روي عداوت و کینه با آل محمد صلي الله علیه و آله اجمعین هر کس را که نام او محمد، علی، حسن، حسین، فاطمه و جعفر، موسي، زینب، خدیجه و رقیّه باشد، خواهد کشت.