رونمایی از کتاب «شیخ الفقها، اسوهٔ منتظران»

    کتاب فاخر شیخ الفقها، اسوهٔ منتظران، گذری بر زندگانی، مواقف و سیره علمی و عملی فرید دوران، بزرگ مرجع شیعیان جهان، آیت الله العظمی صافی گلپایگانی قدس سره به قلم حجت الاسلام والمسلمین امیری سوادکوهی از محققان و نویسندگان شیعه در شامگاه ۱۷ اسفندماه، در مؤسسه آل‌البیت علیهم السلام، به میزبانی دفتر حضرت آیت الله العظمی سیستانی در قم رونمایی شد.
    در این مراسم که جمع کثیری از علمای قم، نجف اشرف، مشهد، اصفهان و مازندران، اندیشمندان فارسی زبان و عرب زبان، دانشمندان، بیوت مراجع تقلید، از جمله وکیل تام الاختیار آیت الله العظمی سیستانی، آیت الله سید جواد شهرستانی نیز حضور داشتند، آیت الله استادی، استاد رسول جعفریان، دکتر مهدوی راد به ایراد سخنرانی پرداختند.
    آیت‌الله استادی: کتاب«شیخ الفقهاء؛ اسوه منتظران» نافع و خوب و پر از درس زندگی برای طلاب و علماست

    آیت‌الله استادی تصریح کرد: خیرخواهی از مشی و رفت و آمد و تماس ایشان(آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی) می‌بارید؛ اگر به دولتی‌ها انتقاد هم می‌کرد همه می‌دانستند از روی خیرخواهی بود و طوری نبود که به نظام لطمه بخورد؛ همیشه تقویت‌کننده بود و صریحاً هم می‌فرمود ما در هر دولتی خوبی‌ها را تشویق و تمجید کنیم و اگر اشتباهی دارد بگوییم؛ یکسره موافق و یا مخالف بودن درست نیست.
    به گزارش شفقنا، آیت‌الله رضا استادی؛ استاد درس خارج حوزه علمیه، ۱۷ اسفندماه در مراسم رونمایی از کتاب«شیخ الفقهاء؛ اسوه منتظران» که در مؤسسه آل‌البیت(ع) برگزار شد با بیان اینکه این کتاب نافع و خوب و پر از درس زندگی برای طلاب و علماست، گفت: به نظر بنده آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی از جهات مختلف خیلی مورد لطف خداوند بوده است؛ اول به واسطه وجود پدر بزرگوارشان که آقای صافی با عظمت و بزرگی از او نام می‌برد و به ما آموخت که ما هم با بزرگان و استادان و والدین چگونه برخورد کنیم.
    وی افزود: لطف دوم خدا به ایشان وجود آیت‌الله العظمی بروجردی در مسیر زندگی ایشان بود که با صمیمت با ایشان برخورد می‌کرد و آیت‌الله العظمی صافی هم همواره در تعظیم ایشان کوشا بود؛ این که وی سالیان سال با آیت‌الله المظمی بروجردی زندگی علمی داشته است واقعا نشانه لطف خداست.
    استادی بیان کرد: بعد از وفات آیت‌الله العظمی بروجردی، آیت‌الله گلپایگانی از مراجع مطرح در آن زمان بود لذا لطف دیگر خدا به ایشان حشر و نشر با این مرجع معظم تقلید بود؛ آیت‌الله العظمی صافی کمک زیادی به ایشان و بیت ایشان کرد و اگر آیت‌الله صافی نبود شاید حوادث، طور دیگری رقم می‌خورد؛ کسی نمی‌تواند منکر خدمات ایشان برای اسلام و جمهوری اسلامی شود لذا بودن ایشان خیلی مؤثر و نشانه لطف خدا بود.
    وی با بیان اینکه از الطاف دیگر خدا به ایشان صفت تواضع است، تصریح کرد: از علامات عالم خوب این است که باید متواضع باشد؛ در شرح حال ایشان نقل است که روزی نمی‌گذشت مگر اینکه ایشان احوالی از برادر نپرسد و مقامات وی سبب دوری از برادر نبوده است؛ حتی اگر این کار روزانه هم نبود نمی‌گذاشت مدت طولانی اینگونه باشد که خبری نگیرد.

انتقادات آیت‌الله صافی خیرخواهانه بود

    وی تأکید کرد: خیرخواهی از مشی و رفت و آمد و تماس ایشان می‌بارید؛ اگر به دولتی‌ها انتقاد هم می‌کرد همه می‌دانستند از روی خیرخواهی بود و طوری نبود که به نظام لطمه بخورد؛ همیشه تقویت‌کننده بود و صریحاً هم می‌فرمود ما در هر دولتی خوبی‌ها را تشویق و تمجید کنیم و اگر اشتباهی دارد بگوییم؛ یکسره موافق و یا مخالف بودن درست نیست.
    وی ادامه داد: حتی در جلسه‌ای که مدیران حوزه در آنجا بودند فردی به او گفت شما چرا در برخی امور دخالت نمی‌کنید و ایشان گفت نظر من این است که مواردی باید تشویق و مواردی هم باید انتقاد کنیم. هر مورد انتقادی هم داشت، امام و آیت‌الله خامنه‌ای می‌دانستند از روی خیرخواهی است و توجه امام به آیت‌الله گلپایگانی هم به واسطه این روحیه آن بزرگوار هم بود.
    استادی اضافه کرد: اسم «لطف‌الله» از مصادیق لطف خدا برای پدر بود ولی در ادامه زندگی لطف‌الله برای حوزه و دیگران و پاسخ به شبهات شد. در مقابله با شبهات بدون اینکه مقام شبهه‌کننده را در نظر بگیرد با احترام کامل این کار را کرده است؛ صاح قاموس الرجال بحث نادرستی داشت و ایشان جزوه‌ای در رد کتاب وی نوشت.
    وی افزود: هزاران نفر همواره مشمول لطف ایشان بودند؛ بنده خدمت ایشان بودم و یکی از رفقا قصد رونمایی از کتابش را داشت و آقا را دعوت کرد، و ایشان با اخلاص پذیرفت زیرا او به فکر صیانت از دین و معارف اهل بیت(ع) بود و ما هم باید بیش از پیش به فکر حوزه و معارف اسلامی و آینده دین باشیم.

حجت‌الاسلام والمسلمین رسول جعفریان: نقد با اخلاق صحیح می تواند در دفاع از مذهب موثر باشد

    عضو هیات علمی دانشگاه تهران با اشاره به کتاب مرحوم آیت الله العظمی صافی گلپایگانی در نقد دکتر شریعتی گفت: امکان اینکه ما بتوانیم یک روش و سبک از شیوه نقد مرحوم آیت الله صافی برای تاریخ و مذهب خود دربیاوریم می تواند موضوع یک کار مستقلی باشد.
    به گزارش شفقنا، حجت‌الاسلام والمسلمین رسول جعفریان ۱۷ اسفندماه در مراسم رونمایی از کتاب«شیخ الفقهاء؛ اسوه منتظران» که در مؤسسه آل‌البیت(ع) برگزار شد به ذکر خاطره ای از دیدار خود با مرحوم آیت الله العظمی صافی گلپایگانی پرداخت و گفت: یکی از دفعات آخری که نزد آیت الله صافی گلپایگانی بودم کتابچه ای درباره «علی اکبر حکمی زاده» نوشته بودم طلبه ای که فرزند مرحوم آیت الله شیخ مهدی پایین شهری بانی مدرسه رضویه بود و با مرحوم آیت الله طالقانی در یک حجره بودند ولی به تدریج به خاطر دوستی با کسروی از شهریور ۱۳۲۰ مسیر زندگیش را تغییر داد. کتاب را که تقدیم آیت الله صافی گلپایگانی کردم، گفتند من مقاله ای در مجله همایون برای حکمی زاده فرستادم ولی نمی دانم آن را دریافت کرده یا نه.
    کارشناس تاریخ اسلام داد: مجله همایون یک سال بیشتر منتشر نشد و دو شماره هم ویژه نامه داشت. تمام شماره های مجله همایون را بررسی کردم چون حکمی زاده تمام کسانیکه برایش نامه می نوشتند را یادداشت می کرد که از جمله نوشته بود: «شخصی به نام صافی گلپایگانی مقاله ای فرستاده بود و ما بر روی همان نامه خواستار تغییرات و ویرایش هایی شده بودیم» و البته ظاهرا آقای صافی گلپایگانی را ندیدند و مقاله به همان صورت چاپ نشده نزد حکمی زاده باقی مانده بود. این قضیه مربوط به سال ۱۳۱۳ شمسی می شده که آیت الله العظمی صافی گلپایگانی در آن سال ۱۵ ساله بودند و با کمک پدرشان این مقاله را نوشته بودند.
    وی تصریح کرد: زندگی مرحوم آقا آیینه تحولات فکری ۸ دهه از تاریخ تفکر واندیشه در ایران است. ایشان طبق تجربه ای که از پهلوی اول دارند یعنی از شهریور ۱۳۲۰ که واقعا دوران سختی در دوران اول بود و در دوره دوم که تحولی بود. بعدها در زمان مرجعیت آیت الله بروجردی روابط وسیع تر شد و کتاب هایی که از خارج وارد کشور می شد، نسلی از روشنفکران مذهبی که ‌در تهران رشد کردند و درباره اسلام کتاب نوشتند تا زمانیکه به دوره انقلاب اسلامی رسیدیم.
    وی افزود: زندگی ایشان و آثارشان و مطالبی که دارند آیینه این ۸ دهه تحول است، روحانی عالم و سنتی‌ با مطالعات عمیق، وابسته به بیت مرجعیت که خودشان هم بعدا به مقام مرجعیت رسیدند مصادف و مواجه با این تنش های فکری هستند.
    وی ادامه داد: چند سال پیش به دنبال بررسی این موضوع بودم که حوزه علمیه در مواجهه با روشنفکر مذهبی چه کرده است و چقدر ادب نقد رعایت شده است که یکی از پر تلاطم ترین دوران، دوره حسینیه ارشاد فعال و کتاب های شریعتی در دست مردم است. هم در قم و هم تهران کتاب هایی درباره شریعتی نوشته شد و دوره پر تکاپویی بود. وقتی آثار مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی را نگاه می کنیم انسان دلش می خواهد بداند ایشان در مواجهه با این فکر چه کرده است و ثانیا در مقایسه با دیگران چه ادبی را رعایت کرده است و با چه سبک و سیاقی نوشته است.

حجت الاسلام والمسلمین مهدوی راد: زمان‌شناسی از ویژگی های بارز آیت الله صافی گلپایگانی بود

    استاد حوزه علمیه با اشاره به ویژگی های شخصیتی آیت‌الله صافی گلپایگانی گفت: یکی از مولفه های حتمی و قطعی نگهبانی و مرزبانی، زمان شناسی است. در آثار این بزرگوار که برخی از آن در دستم بود نهایت اتقان و استواری کاملا مشهود بود و بسیار دقیق و پخته می نوشتند.
    تاریخ همواره آوردگاه اندیشه ها و میدان آرای افکار و اندیشه بوده است و عالمان در این آوردگاه ، هماوردان‌ هوشمند و پا در رکابی بودند که از سر سوز و تعهد، شناخت و باور قلب و غیرت دینی در جهت حمایت از اندیشه دینی و تفسیر شایسته و بایسته مکتب، و پاسخ به آنچه همراه با زمان به وجود می آمد از بام تا شام می کوشیدند و چشمه ساران زلال اندیشه را به سرزمین حق می گستراندند و جهل می زدودند آگاهی می آفریدند. تاریک زای انسان های فروافتاده را به نور می کشیدند.
    مرگ حقیقی و عزت شکنی یعنی جهل را از صحنه ذهن و زندگی انسان ها می سپردند حیات طیبه و زندگی زیبا را به ارمغان می آوردند، نابینایی را می زدوند و بینایی را می گستراندند و در نگریستن های ثمر بخش رامی گسترداند به واقع آرای اندوخته های الهی و ذخیره ربانی پس از پیامبران برای حیات بخشی بودند.
    زنده یاد رضوان جایگاه حضرت آیت الله صافی گلپایگانی در حد فهم و اطلاعات من مصداق آنچیزی است که از روایات نقل کردم. در روایتی که امام حسن عسگری(ع) از آقا تا امام صادق(ع) نقل فرمودند اینگونه است: عالمان شیعه ماسنگربان هستند، مرزبان هستند، اندیشه ورزانی آگاه هستندکه در گذرگاه زمان آنچه را که می گذرد رصد می کند و از بلندای مرزبانی حق را می ربایانند و باطل را در هم می شکنند.
    شیخ طوسی عبارتی دارد که-ترجمه مرحوم علامه حکیمی- می گوید: علمای بزرگ ما خدای آنان را در بیکران رحمت خویش غرق سازد، چه آنان که در قدیم بودند و چه آنان که سپس آمدند، همه درباره پیدا کردن دلیل های زمان پسند و آنچه طبیعت زمان اقتضا کرده است، تا نهایت درجه ممکن کوشیده اند و پیش تاخته اند در برابر دیگران موضع آگاهانه داشته اند، چون همواره در برابر شیعه ها مسائل تازه ای القا می شده است. از این رو آنان نیز آگاهی ها و دلیل های تازه برای حقانیت حق عرضه داشته اند.
    یکی از مولفه های حتمی و قطعی نگهبانی و مرزبانی، زمان شناسی است. در آثار این بزرگوار که برخی از آن در دستم بود نهایت اتقان و استواری کاملا مشهود بود و بسیار دقیق و پخته می نوشتند.
    یک آدمی از کج اندیشی و سیاه دلی و کج فهمی کتابی علیه شیعه نوشت. عنوانش ” خطوط العریضه” بود. این بزرگوار همان زمان نقد بسیار جانانه ای بر این کتاب نوشت. قبل از اینکه عکس العمل جامعه اسلامی و پژواک حق در مقابل آن بگویم از چاپ دوم این کتاب باید یاد کنم.
    بعد از سال های سال ایشان چاپ دوم کتاب را با مقدمه ای دلپذیر و هوشمندانه و آگاهی بخش نوشتند و گفتند هرگز نمی خواستم این کتاب را تجدید چاپ کنم در این مقدمه از شورش های یهودیان و صهیونیست ها در فضای فرهنگی و … آن یاد کردند و گفتند این موارد الان جز مسائل اصلی ماست به همین خاطر به فکر چاپ دوم این کتاب افتادم.
    این کتاب به اندازه ای استوار و دقیق است کاش پژوهش مختصری درباره آن انجام شود. و عکس العمل آن در جامعه اسلامی دیده شود‌. این کتاب بسیار مورد تکریم و تجلیل آیت الله خویی قرار می گیرد.
    ابتکار و پیشتازی از جمله از مولفه های مرزبانی است که ایشان داشتند. کتاب “پرتویی از عظمت حسین” نوشته آیت الله صافی گلپایگانی گویای این مساله است. در سالی که آقای مسجد جامعی وزیر فرهنگ بود قرار بر این شد تا از کتاب های برتر که درباره امام حسین هست و قدیمی هم هست، تقدیر شود که کتاب مرحوم صافی گلپایگانی با قلمی روان و دقیق و برداشت صحیح بهترین بود، لذا آن را در ردیف اول گذاشتیم.
    حدود ده ماه قبل از رحلت حصرت آیت الله صافی گلپایگانی که خدمت شان رسیدم مجله آیینه پژوهش روی میز ایشان بود. در شماره ۸ مقاله ای چاپ کردیم با عنوان “کتابی تازه در رجال با سبکی جدید” این مقاله را آیت الله سید محمدرضا جلالی حسینی به عربی نوشته بود و بعد از ترجمه چاپ کردیم و آیت الله صافی گلپایگانی همیشه مجله را می خواندند و پیگیر آقای جلالی بودند و خواستار دیدار او شدند و ایشان را دیدند و بسیار از ایشان تحلیل و تکریم کردند و بعد آقای جلالی کتاب دیگری نوشتند که کتاب سال شد.
    آیت الله صافی گلپایگانی در برابر عرفان های آنچنانی و صوفی گری قلندری موضع داشت و موضع شان صریح بود. ما نقدی بر کتاب علی دشتی “سیری در دیوان شمس” چاپ کردیم وقتی نزد آیت الله صافی گلپایگانی رفتیم فرمودند چنین مطالبی را چاپ نکنید و اسم شان را مطرح نکنید ‌‌. ایشان حتما اتفاقاتی را که در فضای دانش می افتاد تذکر می دادند.
    از برگزار کنندگان این مراسم به ویژه حجت‌الاسلام والمسلمین شهرستانی بسیار تشکر می کنم که ضمن اینکه بهانه ای برای یادبود آیت الله صافی گلپایگانی شد فرصتی شد تا دوباره از آموزه های ایشان بیاموزیم.

سخنی از مؤلف کتاب شیخ الفقها، اسوة منتظران

    حجت‌الاسلام والمسلمین امیری سوادکوهی نیز در به تبیین شخصیت ارزشمند مرحوم شیخ الفقها قدس سره پرداخت که بدین شرح می باشد.
    … در عصر تاریک غیبت امام زمان علیه السلام، در روزگاری که تازیانة ظلم و جهل بر پیکرة دین نواخته می شد و غبار غربت و تنهایی، مقیم کوی مذهب شده بود، شخصیت با عظمتی از افق محبت و دلدادگی ثقلین در دارالعلم گلپایگان چشم بر جهان گشود که قطرة وجودی اش را در پهنة اقیانوس بیکران اهل بیت علیهم السلام قرار داد و با اتصال به آن، دریای رحمتی گشت که کویر تفتیدة جان ها را سیراب و جهانی را از صافی و زلالی اش بهره مند نمود و از بصیرتی که در اعماق وجودش موج می زد، در امتداد خورشید جهان تاب فاطمی، دفاع از حریم ولایت و انسانیت را فریاد می زد.
    او که خود را پیرو مکتبِ پاسبان پرورِ حضرت زهرا سلام الله علیها می دانست، تمام وجودش را وقف روهروی آن حضرت در حفظ دو رکن رکین شریعت یعنی ثقلین نمود و از این مشک راه، امت اسلام را بسوی مدینة فاضله مهدوی رهنمون می ساخت.
    او با نگاه نافذش، افق فاطمی را واکاوی نموده و از آنجایی که اوّلین شهیدة ولایت، آخرین فریادش در پشت در نیم سوخته، «…ولدی مهدی» بود، چنین دریافت که راز زدودن غربت دین، موعود است، از اینرو، عمری ورد زبانش امام زمان ارواحنافداه بود، یک عمر جز از او سخن نگفت و جز از او دم نزد.
    حضرت زهرا سلام الله علیها نیز در میان آثار مهدوی، اخلاصش را پذیرفت و اثرش را منتخب کرد و آخر الأمر او را در کساء کربلاییِ خامس آل عبا در باب الرّجا سکنی داد.
    او کسی نبود جز شاگرد برجسته مکتب امام صادق علیه السلام، بزرگ احیاگر شعائر علویه و حسینیه، بنیانگذار دهه مهدویه، محدّث خبیر شیعه، شیخ الفقها، آیت الله العظمی آقای حاج شیخ لطف الله صافی گلپایگانی اعلی الله مقامه الشریف.
    مرجع عظیم الشأن و فقیهی جامع، متتبّع و متعبدی که محضر علمی و معنوی اش برای عارفان به مقام والای ایشان غنیمت و برای معاندان و مخالفان فرصتی بود که بتوانند از صافی و صفای آن دریای فضیلت بهره مند و از تاریکی و سرگردانی رهایی یابند.
    او در فقاهت و فطانت، آیینة تمام نمای استاد جلیل القدرش آیت الله العظمی بروجردی قدس سره بود و رائحة علم و عملِ اساتید بزرگش در قم و نجف اشرف از او بر مشام می رسید.
    شخصیت با عظمت و گرانسنگی که معرفت و عرفان حقیقی را تنها در کلمات و صحائف حضرات معصومین علیهم السلام، خصوصاً مناجات های امام العارفین، زین العابدین علیه السلام می دید و راهی جز مرام و مسلک خاندان بیت رسالت نپیمود و غیرآنرا، غیر طریق اهل البیت علیهم السلام می پنداشت و مرید و مراد پروریِ اهل توهّم و تخیّل که برچسب عرفان، بر نداشته های علمی شان می نهند را آفتی بزرگ برای جامعة علمی و اسلامی تلقّی می کرد.
    دفاع جانانة شیخ الفقها از شعائرالله و معارف دین و مقابلة آشکار با عرفان های کاذب و راهزن های اعتقادی و پشتیبانی های بی دریغش از اعتقادات اصیل شیعه، برگ زرّینی از حیات نورانی آن پاسبان حقیقی مذهب در طول یک قرن بوده است.
    او به ما آموخت کمال عرفان و حقیقت معرفت آن است که توحید را از شاهراه ولایت و از نهر زلال علما و فقهای اصیل شیعه اخذ نموده و مقام امامت را در جایگاه حقیقی اش یعنی عبودیت مطلق خدای لا شریک له درک نماییم.