دردی به نام غربت شیعیان مظلوم افغانستان!

    در پی قتل عام بیش از ۵۰ نفر از  شیعیان مظلوم افغانستان در منطقه میرزا اولنگ در ولایت سرپل افغانستان توسط گروه های تروریستی طالبان و داعش،  حجت الاسلام امیری سوادکوهی، در دلنوشته ای غمبار به این فاجعه ی دردناک پرداخت و از این مصیبت عظمی و بی توجهی جوامع اسلامی و نخبگان فرهنگی ابراز تأسف کرد.
    به گزارش شلمچه نیوز، حجت الاسلام والمسلمین امیری سوادکوهی بی غیرتی را عامل اصلی بی توجهی به این مقوله ی مهم دانست و افزود: در روزگاری که رسانه ها ارزش را در تبیین شخصیتِ دلقک مآب های بی ارزش و جلف می پندارند که حیا و وقارشان چون برگ های خزان روی اغراض نفسانی لگد مال می شود، چگونه می توان از اشک دختر اسیری سخن گفت که شیاطین او را به مسلخ گاه شهواترانی شان به غنیمت می برند.
    وی با ابراز تأسف نسبت به بی توجهی سران کشورهای اسلامی نسبت به جلوگیری از چنین فجایعی گفت: چرا لبخند های دیپلماسی برخی به هِق هِقِ آتشِ غربتِ بیوه زنان داغدیده ی شیعه بدل نمی شود و طنین آزادی خواهی شان ستون های سازمان های جهانی را به لرزه در نمی آورد؟!
    متن این دلنوشته را در زیر می خوانید:
    بسم الله الرحمن الرحیم
    غربت نشانه ای است از فراموشی و بی توجهی و تنهایی روزگار، و غریب کسی است که دیدگان پر اشکش از همگان پنهان و غم های دل پردردش از دیگران نهان و غبار تنهایی بر رخسارش بیتوته کرده است و کسی از او دلجویی نمی کند.
    حالِ این درد و غم و غربت را در غریبستانی چون کشور اسلامی افغانستان به چشم می بینیم و سالیان سال است که سکوت اختیار کرده ایم.
    در روزگاری که دین مَرکبی برای اهل هوس شده است و تقوا ابزاری برای خودنمایی، چه می توان گفت از غربت و مظلومیت شیعیان مظلومی که تنها به جرم اعتقاد و محبتِ اوّلین وصی و جانشین رسول خاتم مانند گوسفند ذبح می شوند و به نام دین و با ذکر الله اکبر کشته می شوند.
    در روزگاری که رسانه ها ارزش را در تبیین شخصیت دلقک مآب های بی ارزش و جلف می پندارند که حیا و وقارشان چون برگ های خزان روی اغراض نفسانی لگد مال می شود چگونه می توان از اشک دختر اسیری سخن گفت که شیاطین او را به مسلخ گاه شهواترانی شان به غنیمت می برند.
    در روزگاری که روشنفکر نمایانِ روزگار، کمپین های حمایت از سگ راه می اندازند و مدافع حریم سگ می شوند، چه می توان گفت که از بی غیرت های ریاکاری که روزی نیز هوس نمی کنند که برای خودنمایی هم که شده، مدافع حریم انسانیتِ کسانی شوند که جز خدا پناهی ندارند و هر روز در هزاره و پاراچنار افغانستان با خنجر جهل و کینه قطعه قطعه و ارباً ارباً می شوند.
    در روزگاری که سیاسیونش برای پست و مقام هر روز یکدیگر را به پای چوبه ی دارِ بی آبرویی و نفرت می برند چه می توان گفت از مردم بیچاره و دردمندی که تنها دل به دفاع از مدعیان اسلام خوش کرده اند.
    حقیقتاً چرا کسی سخن نمی گوید و کسی از این داغ نمی میرد که دهها شیعه ی مظلوم را در افغانستان آنچنان قتل عام کرده اند و دهها دختر جوان شیعه را اینچنین به بردگی جنسی به تاراج برده و خانه هایشان را ویران کرده اند.
    چرا لبخند های دیپلماسی برخی به هِق هِقِ آتشِ غربتِ بیوه زنان داغدیده ی شیعه بدل نمی شود و طنین آزادی خواهی شان ستون های سازمان های حقوقی جهان را به لرزه در نمی آورد؟!
    چرا مدعیان آزادی و دموکراسی و حقوق بشر، وجدان بی وجدان خود را چنین در قفس بی اطلاعی زندانی کرده اند و حال آنکه از صدای گریه ی طفلی که مادرش به حراج گذاشته شد زمین و زمان خون گریه می کند.
    چرا در برخی تریبون ها ارزش یک کمونیست بی دین را در جامعه و رسانه هاآنچنان جلوه می دهند و از جهلشان او یار موعود می پندارند و حال آنکه از شخصیت والای مؤمنان و انسان های ولایی که حرمتشان به مراتب از کعبه بالاتر است سخن نمی گویند و از قتل عام این روزهای شیعیان افغانستان غافل و آتش مهر سکوت بر دهانشان ساطع شده است.
    واقعاً قلمم نمی تواند سخن بگوید و جوهره اش نمی تواند لوح را بفشارد چرا که بی رمق از ناتوانی طفل کوچک هفت ساله ای است که پدرش را جلوی چشمانش تیرباران کرده اند .
    چرا قلم بدستان ساکت شده اند و شمع روشن کنندگان برخی سفارت ها شمع های انسانیتشان خاموش شده است.
    چرا و چرا و چراهای دیگر که سخن در بغضِ قلم در آشوب است و نبض صفحات دیگر توانی ندارد.
    ایکاش زنده نبودیم و نمی شنیدیم چه بر سر ناموس شیعه آمد و اینچنین سکوت نمی کردیم.
    حقیقت آن است که وقتی غیرت نباشد زندگی معنایی ندارد.
    اگر غیرت نباشد انسانیت معنا و حقیقتش را از دست می دهد.
    اگر غیرت نباشد دین ابزار خفاشان می شود و اگر غیرت نباشد این دنیا جای نفس کشیدن نیست.
    حال می توان قطره ای از دریای جانگداز مصائب فاطمی را درک کرد که چرا مادر مظلومه شیعه ، شب های تنهایی، دستان مبارک و شکسته اش را به سمت آسمان می گرفت و دعا می کرد : اللهم عجّل وفاتی سریعاً
    چرا که اگر مروت و انسانیت و غیرت از جامعه رخت بربندد زندگی معنایی نخواهد داشت و فأین تذهبون…؟!
    امیری سوادکوهی ـ قم المقدسه
    ۱۹/۵/۱۳۹۶
    به گزارش شلمچه نیوز، بر اساس اخبار واصله، متاسفانه عناصر وابسته به گروه های تروریستی طالبان و داعش، با حمله ناجوانمردانه به منطقه میرزا اولنگ در ولایت سرپل افغانستان، و قتل عام حدود ۵۰ نفر از مسلمانان مظلوم این منطقه،  از جمله زنان و کودکان، باری دیگر برگ جنایتی را در تاریخ پرغصه مردم این دیار به ثبت رساندند.