برائت از غاصبین حق امیرالمؤمنین محصور به زمان نیست.

    در پی سخنان غیر علمی یکی از روحانیون کم اطلاع که بیان داشت ائمه اطهار علیهم السلام نسبت به طاغوت های گذشته ابراز انزجار نمی کردند و تنها نسبت به دشمنان خدا در زمان خود برائت می جستند! و بر این مبنا برائت از غاصبین حق امیرالمؤمنین علیه السلام در زمان ما را کم اهمیت جلوه داد، حجت الاسلام والمسلمین امیری سوادکوهی در یادداشتی کوتاه به این سخنان غیر علمی و تخصصی واکنش نشان داد. متن این یادداشت بدین شرح می باشد.
    در طول تاریخ، اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام دشمنان زمان خود را به تعابیر مختلف از جمله طاغوت های گذشته یاد می کردند.
    بیان معصوم علیهم السلام درباره ی فتنه ی غصب خلافت و تعبیر آشکار سامری و فرعون امت نسبت به خلفای دروغین و غاصبین حق امیرالمؤمنین بدین معناست که همان‌گونه خدای متعال در قرآن از نمادهای کفر در زمان های مختلف ابراز انزجار کرده، ائمه اطهار علیهم السلام نیز با چنین تعابیر عمیقی مردم را به نمادهای ظلم و الحاد در گذشته توجه می دادند و همان بغض و کینه را یادآور و بدین ترتیب مردم را به برائت علیه جبت و طاغوت زمان خویش دعوت می نمودند.
    یادآوری ریشه های کفر سبب می شود که ما آگاه نسبت به طاغوت های زمان خود باشیم و تاریخ را تکرار نکنیم.
    امام صادق علیه السلام مى‌فرمود: «لعنت خدا و ملائكه و همۀ مردم بر ابو الخطّاب باد من شهادت مى‌دهم كه او كافر و فاسق و مشرك بود و او با فرعون در شديدترين عذاب محشور مى‌شود».
    اگر این سخنان و تاکید بر عذاب فرعون نوعی ابراز انزجار و آگاهی دادن مردم نسبت به طاغوت های گذشته نیست، پس چگونه می توانستند مفهوم عمیق برائت و دوری از شرک و کفر در زمان خود را به امت اسلام بچشانند.
    از طرفی اگر یکبار زیارت عاشورا را مطالعه می کردند ملتفت می شدند که در اين زيارت، بر جميع افراد و گروه‌هايي كه از ابتدا در اسلام انحراف به وجود آوردند و باعث دور شدن جمع كثيري از مسلمانان و انسان‌ها از حقيقت اسلام شدند، لعن و نفرين شده است و لعن محصور به یک زمان نبوده است.
    اين گروه غافلند از اينكه اساساً براي تقرّب به موجود واقعي و محبوب حقيقي، بايد از آنچه كه انسان او را از آن واقعيت دور مي‌سازد، تبرّي جست. تبرّي و تولّي به منزلة دو بال هستند كه هر كدام با ديگري معنا می پذيرد.
    كساني كه بر لعن و نفرين چنين افرادي خرده مي‌گيرند، بايد بدانند اساساً در فرهنگ اسلامي، حقيقت لعن متوقف بر اين نيست كه انسان يا افرادي با زبان ظاهري و يا ذکر باطني، فرد و يا گروهي را لعن نمايند، بلكه كساني كه كتمان حق مي‌كنند، هميشه مشمول لعن الهي و ملائكة خداوند مي‌باشند و با عدم لعن انسان‌ها، واقعيت تغيير نخواهد کرد.
    لعن در حقيقت يك شعار برخاسته از شعوري ريشه‌دار و عميق است؛ لعن فريادي است كه از اعماق ايمان و ژرفاي آگاهي سر داده مي‌شود؛ لعن، اعلام نااميدي هميشگي از ملعون، و مطرود بودن دائمي اوست: «وَإِنَّ عَلَيْك لعنتي إِلى يَوْم الدِّين».
    کاش برخی ملتفت باشند که برای کمرنگ نمودن کیمیای برائت، آنچنان ناآگاهانه تازند و روی خود را بیش از این در محضر تاریح سیاه نکنند.