پناهگاه اینجاست !

    حجت الاسلام والمسلمین امیری سوادکوهی  در کتاب” ایازی از ملکوت” با بیان خاطره ای از استاد ارزشمندش ، مرحوم آیت الله علامه حاج شیخ ابوالحسن ایازی مازندرانی قدس سره از بزرگان علمی شیعه ، به جریان دیدار شهید صیاد شیرازی با معظم له اشاره نموده و سر انجام نتیجه گیری جالب و قابل تأملی نموده است.
    وی می نویسند: استاد ما، مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ ابوالحسن ایازی مازندرانی رضوان الله تعالی علیه می فرمودند: روزی یکی از مسئولین با من تماس گرفتند که جناب امیر سپهبد صیاد شیرازی به مازندران آمده اند و بسیار تمایل دارند که با شما ملاقاتی داشته باشند. به او گفتم مانعی نیست، می توانید تشریف بیاورید، ولی در جریان باشید که ما اینجا حفاظ و پناهگاهی که شما تصورش را می کنید نداریم!؛ (آن زمان هایی بود که بخاطر جنگ پناهگاه می ساختند)، مسئول مربوطه گفت: امور امنیتی مربوط به ماست و مشکلی نیست و ان شاءالله خدمت می رسیم.
    خلاصه پس از ساعاتی آمدند و در حسینیه ی ما نشستند. من که وارد حسینیه شدم دیدم صیاد شیرازی گوشه ای نشسته است…؛ به طرف او رفتم و دست صیاد را گرفتم و به او گفتم بیایید برویم پناهگاه!  او خیال کرد آن‌جا پناهگاه درست کردیم! آهسته آهسته او را پهلوی منبر آوردم و به او گفتم:  “پای این منبر پناهگاه ما است”.
    این درسی بود که علامه ایازی رضوان الله تعالی علیه در اوّلین دیدارش به شهید صیاد شیرازی یادآور شده بود که منبر سیداشهدا علیه السلام را بعنوان پناهگاه عالم به ایشان معرفی کردند که بداند هر چه هست در پرتو ولایت محمد و آل محمد علیهم السلام است و حاضران آن جلسه می گفتند شهید صیاد عجیب تحت تاثیر این درس عرفان حقیقیِ مرحوم علامه قرار گرفت و پس از آن دیدار مکرر به محضر مبارکشان نائل می شد.
    مرحوم علامه ایازی که خود از اعجوبه های اخلاق و عرفان عصر بودند در تشریح شخصیت صیاد شیرازی می فرمودند: خدا رحمت کند صیاد شیرازی را… ، من نه در ارتش گذشته مثل او دیدم، نه در ارتش امروز و سپاه مانند او دیدم، این به قضاوت من! به پایه او کسی را ندیدم! این یک چیز اعجوبه‌ای بود؛ وقتی لب به سخن گشود دیدم یک عارف است، یک عارف بالله. . .
    مرحوم آیت الله صالحی مازندرانی قدس سره از شاگردان برجسته مرحوم علامه نیز می‌فرمود: روزی از ایشان سؤال شد مریضی شما از چه زمانی بروزکرد؟ فرمودند: از همان صبحی که شنیدم سپهبد صیاد شیرازی را ترور کردند. . . معظم له دارای قوه شناخت خارق العاده‌ای در زمینه رجال خوب و شایسته بود که به نمونه‌ای از آن اشاره داشتیم.