سخنانی که پنجشنبه ی سیاه تاریخ را زنده کرد!

    به گزارش شلمچه نیوز، در پی سخنان اخیر رئیس جمهور در جمع مسئولان وزارت اقتصاد و دارائی درباره امکان انتقاد از پیامبران و اهل بیت علیهم اسلام در جامعه اسلامی، حجت الاسلام والمسلمین امیری سوادکوهی در مصاحبه ای با خبرنگار ما در شهر مقدس قم، سخنان وی را نسنجیده و غیر علمی دانست و وی را به تعمق بیشتر در مسائل اعتقادی و قرآنی فراخواند.
    وی با بیان اینکه سخنان رئیس جمهور درباره ی انتقاد از پیامبر و معصومین علیهم السلام به هیچ عنوان ارزش علمی ندارد، تصریح کرد: این بیانات نسنجیده  ذهن ما را به پنجشنبه سیاه تاریخ پیوند و خاطره ی تلخ روزهای آخر عمر شریف پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله را بر ما زنده می کند که مدعیان اسلام در اقدامی بسیار اسفناک چگونه لب به انتقاد، اعتراض و اهانت و هتاکی نسبت به رسول خاتم پرداختند و قلب مقدس آنحضرت را جریحه دار نموده است و تاریخ از آن زمان به بعد از آن انتقاد بعنوان لکه ی ننگ ابدی یاد می کند.
    حجت الاسلام والمسلمین امیری سوادکوهی در تبیین حقیقت غربت اسلام در زمان های مختلف گفت: یکی از مصیبت های بزرگ و تلخ تاریخ اسلام، مصیبت، غربت و مظلومیت و همچنین جسارت به ساحت مقدس حضرت خاتم الانبیاء محمّد مصطفی صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام است که مدعیان دلسوزی اسلام و قرآن، وقتی به این قسمت از تاریخ سیاه و ننگین بشری می رسند، خود را به عالم خواب و بی اطلاعی می سپارند و تلخ ترین رویداد تاریخ بشریت را در پس پرده های کینه و نفاقشان پنهان می کنند؛ غافل از آنکه خورشید روزی از پس پرده ها بیرون و حق از باطل شناخته خواهد شد.
    وی با تشریح پنجشنبه ی سیاه تاریخ گفت: روزهای تلخ و ننگینی که چند روز قبل از شهادت مظلومانه رسول خدا صلی الله علیه و آله به وقوع پیوست که حرمت ها را یکی پس از دیگری از بین برد و اسلام حقیقی را به اسلام سقیفه ای مبدّل کرد.
    پنجشنبه سیاهی که مصیبتش از تمامی مصائب عالم سخت تر و سنگین تر بود؛ تا آنجا که پاره وجود رسول خوبی ها ، حضرت عصمت الله الکبری فاطمه زهرا سلام الله علیها درباره آن فرمودند: «وَ اُزیلَتِ الحُرمَه عِندَ مَماتِه. فَتِلکَ وَاللّه النازِلَه الکُبرى، وَالمُصیبَه العُظمى؛ به هنگام شهادت رسول خدا صلی الله علیه و آله با آن بی ادبی ای که بر حضرت نمودند، حرمت ها به کلی از بین رفت. پس آن به خدا قسم گرفتاری بزرگ و مصیبت عظمی است … .
    این محقق جوان در ادامه با بیان وقایع حساس و مهم تاریخ اسلام گفت: رسول خدا صلی الله علیه و آله در پنج شنبه آخر عمر شریفشان تصمیم گرفتند، سندی زنده در باب خلافت و تثبیت موقعیت و جانشینی امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام، به یادگار گذارند و خطاب به حاضران فرموند: «کاغذ و دواتی برای من بیاورید تا برای شما مطلبی بنویسم که پس از آن هرگز گمراه نشوید»؛ پس از این درخواست، “خلیفه دوّم” به مخالفت با رسول خدا صلی الله علیه و آله برخاست و ضمن انتقاد شدید از رسول خاتم گفت: بیماری بر این مرد (یعنی پیامبرـ والعیاذبالله ـ) چیره شده است و هذیان می گوید، قرآن نزد شماست و کتاب خدا ما را بس است. خلیفه دوم در این مقام سخن پیامبر را مورد نقد خود قرار داده و بعنوان اوّلین منتقد تاریخ اسلام بر پیامبر خاتمی تاخت که قرآن مجید درباره حضرتش می فرماید: (ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی ) و نسبت هذیان دادن به وحی ، زمینه سازی برای سقیفه و مصادره فدک از حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها و غصب خلافت از امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام شد.
    وی در بخش دیگری از این مصاحبه گفت: اخیراً نیز با نهایت تأسف و تأثر سخنانی از ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران منتشر شده که ایشان قائل به آن بوده اند که در جامعه اسلامی هیچ کسی از نقد مصون نیست و می توان رسول خدا صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام را نقد کرد و ناخواسته بیانات نسنجیده ای را تکرار و این سخنان آشنا ذهن ما را به پنجشنبه سیاه تاریخ پیوند و خاطره ی تلخ روزهای آخر عمر شریف پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله را بر ما زنده کرد.
    خدای متعال همواره در قرآن کریم بر تبعیت بی قید و شرط مردم از پیامبران الهی تأکید و آنان را به رهروی راه و اطاعت از آن بزرگواران دعوت می کند و می فرماید: یا ایها الذین آمنوا اطیعواالله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم.
    حقیقت امر آن است کسى که از متبوع مورد نظر خداوند که اهل بیت علیهم السلام می باشند تبعیت مى ‏کند، در حقیقت خود را به کسى سپرده است که نسبت به راه‏ هاى هدایت آگاهى کامل دارد و هرچه انجام مى ‏دهد حق است. چه او حقانیت یکایک اعمال متبوع را کاملا درک کند و چه درک نکند، اجمالا مى‏داند هرچه وى انجام دهد، حق است. بنابراین، هرگاه در حین تبعیت با وضعیتى روبه ‏رو شود که نتواند حقانیت آن مورد خاص را درک کند، نباید به چون و چرا کردن حول و حوش آن یا سرپیچى و عصیان از تبعیت وى بپردازد، بلکه باید کاملا تسلیم بوده، توضیح حقانیت آن مورد را به شخص متبوع واگذار نماید تا هر وقت خود صلاح دانست، به آن مبادرت ورزد.در این مسیر انتقاد و اعتراض معنا و مفهومی ندارد و  سبب عصیان، طغیان و فرعونیت خواهد شد و راه را بر یاوه گویی ها باز خواهد کرد.
    وی انتقاد از پیامبر را نکوهش نموده و گفت: انتقاد از پیامبر به معنای پذیرش مقوله ی مدییتشن و قطع ارتباط آن حضرت با منبع وحی می باشد که هر کسی می تواند به خود اجازه دهد نظریه های وی را رد و یا تصحیح کند و پس از آن نیز قرآن را در مقام هرمنوتیک قرار داده و ما را به سمت و سوی کلیسا فرا می خوانند.