امام زمان ارواحنافداه ، بزرگترین پشتیبان شعائر حسینی

    کتاب نفیس «اهتزاز علم عزای حسینی بر دوش دلدادگان» به قلم جمعی از محققان و اندیشمندان حوزه علمیه قم و اصفهان منتشر شد و در آن مقالات علمی و اشعار شعرای برجسته ی ایران نیز به رشته تحریر در آمده است .
    این اثر نفیس جهت تشویق دوستداران خاندان عترت و الگوگیری مؤمنین از آن برای اقامه ی عزای فاطمیه قبل از ایام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها ارائه شده است که مورد استقبال اقشار مختلف قرار گرفت.
    در این بین مقاله ی حجت الاسلام والمسلمین امیری سوادکوهی تحت عنوان « امام زمان ارواحنافداه ، بزرگترین پشتیبان شعائر حسینی» بعنوان مقاله ی اول در این کتاب رؤیت می شود. متن این مقاله بدین شرح می باشد:
    ‏بسم الله الرحمن الرحیم
    داغ فراق مرهمی چون اشک دارد تا بتواند با جوششش از عطش و حرارت فاصله ها بکاهد تا دمی قلب آرام گیرد.
    آهِ سوزان، چشمِ گریان، قلبِ نالان و موی سپید میراث ماندگاری است که از تلخی فراق در دل داغدیده سکنی می گزیند و نفس ها را به شماره کشانیده و تا لحظه ی وصال آنرا در سینه ی پر دردش حبس می کند.
    اگر چه فراق زخم کهنه ای است که علاجش را هر صبح و شام به انتظار نشسته ایم و برای آمدنش ندبه می خوانیم و همنوا با او «فَلَأَنْدُبَنَّكَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً» را زمزمه می کنیم و لطمه زنان از پریشانی مخدرات عاشورایی، دست بر گوشه ی عبای سوخته ی زین العباد نهاده و روضه ی شام را تکرار و مولای خود را به پریشانی زینب کبری سلام الله علیها قسم داده تا به اعجاز خود ما را در حصن حصین شان از آفات دنیوی و اخروی در امان بدارند.
    داغ فراق تلخ است و گویند: «اَلاِنتِظارُ اَشَدُّ مِنَ المَوت…!» ولی تلخ تر از آن، تکاپوی سیاهی هاست که نمک بر زخم های هزار و چهار صد ساله ی غربت ولی خدا می زنند و گویا پنجشنبه ی سیاه تاریخ پایانی ندارد و حقیقت دین به نام دین در غربتکده ی کوچه پس کوچه های بلاد محبان علی علیه السلام مستور و مهجور است…و چه دردناک است روزهای تلخ غربت دین که رسول خاتم آنرا چنین ترسیم نمود و فرمود: «بدأ الاسلام غریباً و سیعود غریباً و طوبی للغرباء!»
    در عصر غیبت و پرده نشینی مولای عالم که قلب شیعه نه تنها از داغ فراقش بریان بلکه از غربت و مظلومیتش هراسان و پریشان است، پناهِ عالم، بی پناه در میان مدعیان محبتش آواره ی بیابان های بی کسی است که شاید چاهی را انیس درد های دلش بیابد و شرح دل دهد که در قلب جریحه دارش چه می گذرد…!.
    از آنجایی که امام معصوم در زندان و حتی اسارت نیز از ایتام آل محمّد علیهم السلام دستگیری می کند، حال با تمام مظلومیت موعود امم به او پناهنده شده ایم!، چرا که عالم به غیر از او پناهگاه ندارد!،هر چند غربت زده ماییم که راه پناهگاه و دارالشفاء را گم کرده ایم.
    سلامٌ عَلي آل يس!
    ای امام منتظر! از آن باغبان رسالت و گلستان ولایت اكنون تو برای امت مانده اي…! گویند جد شهیدت رسول خدا صلی الله علیه و آله حتي در لحظه ي عروجش نيز غم امت را در دل داشت و قبل از آنكه قول شفاعت نگرفت به آسمان پر نگشود…! یا صاحب الزمان! تو وارث همان رحمة للعالميني!
    مولای من! شيعيانت را با تمام گناه و روسياهي شان لحظه ای از خود جدا نكن!.
    کم کم دارد، حقیقت دنیا، رو می‌شود و همه می‌فهمیم،آنچه را که باید پیش‌ترها می‌فهمیدیم!وحشتِ دنیایِ بی تـو، بیش از وحشت دنیای کرونا زده‌ی امروز ما است!.
    ای مولای مظلومان عالم که محرم و صفر امسال نیز خیمه نشین عزای جد غریبت حسین علیه السلام بوده ای و پشتیبانیت از اقامه ی عزای دردانه ی خاتم را همه لمس کردند.
    خودتان یادمان داده بودید که با یادتان از هیچ چیز نهراسیم و در پناهتان هرگز ناامید نشویم .
    به ما آموختید در اوج اضطراب و اضطرار ، به پشتوانه ی نام زیبایتان آرام شویم.
    از شما سپاسگزاریم که در عزاداری های امسال پشتیبانمان بودید!.
    سر تعظیم فرو می آوریم که بر ما مپسندیدید هیئت های خالی را ، شهرهای بی روضه را ، عاشورای بی شور را ، محرّم بی سینه زن را …!.
    خدای متعال را شاکریم که بر ما مپسندیدید عزاداری تنها در کنج خانه هایمان را ، دل های به خون نشسته و بغض های در گلو مانده ی مان را !.
    به اعجاز نیمه نگاهتان امسال روضه ها، گریه ها، عزادارای ها شور و حال دیگری داشت!
    گویا همه پریشان بودند از پریشانی خیمه ها! ، همه آواره بودند از آوارگی بچه ها! ، همه تشنه بودند از عطش ارباب! همه ضجّه می زدند از نا امیدی رباب!، همه ملتهب بودند از مَعجَرِ زینب! همه می ترسیدند از غربت عترت! ولی همه پناهنده شدند با شور و شین …و حسینیه شد همه ی شهر به عشق حسین !
    … و محرم امسال بر همه آشکار شد که شیعه بی صاحب نیست و در قامت مولایش قد قامت العزاء را فریاد می زد و در بسیاری از شهرها و روستاهایی که شاید در سال های گذشته آنطور که باید، رؤیت نمی شد محرم امسال جوش و خروش دیگری داشت!.
    محرم امسال هر خانه ای برای خود حسینیه ای شد که مردم با برپایی روضه های خانگی، خود و فرزندانشان را بیمه ی قنداقه ی شش ماهه ی ابی عبدالله می کردند و در و دیوارش را به احرام سیاه محرم مزین می نمودند.
    محرم امسال کوچه پس کوچه های شهرها، خیابان ها، بلوارها، بوستان ها و حتی روستاها حال و هوای دیگری داشت!.
    از کوچه ای می گذشتم! گفتم چه خبر است؟! پیر زنی دم در خانه اش سماوری روشن کرده بود و با دستی لرزان به رهگذرها چای می داد. با خود مویه می کرد و می گفت: من که درس نخواندم و تاریخ نمی دانم! ولی شنیدم که آن زمان که حسین را که شهید کردند مادر نداشت! برای حسین بی مادر به رهگذرها چای می دهم… و آنجا بود که فهمیدم «عَلَیْکُمْ بِدینِ الْعَجآئِزِ»عنی چه!؟
    و به یاد آن مطلب افتادم که امام حسین علیه السلام را نه به لقلقه ی زبان بلکه قلباً باید باور کرد.
    کودکان نیز در کوچه پس کوچه ها برای یکدیگر شبیه خوانی می کردند و با پیراهن مشکی ای که بر تن داشتند محبت حسینی را به رخ هم می کشیدند.
    هر خانه نه، هر کوچه که نه! هر شهر یک حسینیه شده بود که هر رهگذری را به خود می کشاند که دمی بنشین و در این پناهگاه عالم و در این حسینیه ای به وسعت دل های شکسته آرام بگیر.
    حسین علیه السلام همان صاحب نفس مطمئنه ی در قرآن است که تمام دل های پریشان را در کشتی نجاتش آرام از تلاطم بلایا و تلخی های روزگار می کند.
    خورشید درخشان حسین بن علی علیهما السلام که تمامی موجودات عالم، بواسطه او ارتزاق می کنند و برای رسیدن به کمالات الهی، به ریسمان محکم ولایتش چنگ می زنند، نور هدایتش سبب نجات میلیون ها انسان گنهکار و سرگردان بسوی کمالات و معنویات گشته و وجود نازنینش به ادیان الهی هویت و اصالت بخشیده است، چرا که اگر خون پاکش نبود ، پیروان ادیان توحیدی، تابوت آیین خود اعم از اسلام و مسیحیت و یهودیت را به قبرستان فراموشی تشییع و به خاک می سپردند. از اینرو پیروان ادیان و مذاهب همواره امام حسین علیه السلام را تقدیس نموده و در عزای مصیبت او داغدار و ملتهبند. چرا که آنها پایداری دین خود را مدیون آن وارث با عظمت آدم و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و خاتم پیامبران علیهم السلام می دانند و مجالس مربوط به سیدالشهدا علیه السلام نیز مصداق بارز تکریم شأن و عظمت خدای متعال و تعظیم شعائرالله و مقام و مرتبت یک صد و بیست و چهار هزار پیغمبر الهی است.
    گریه بر سید الشهدا علیه السلام و تشکیل مجالس عزای حسینی نه تنها اساس مکتب و هویت حقیقی انسانها را حفظ می کند، بلکه سبب می گردد انسان ها با حضور در این مجالس از والاترین تربیت اسلامی برخوردار شده و در جهت حسینی شدن رشد و پرورش یابند.
    سوزى که از دل سوخته و آتش گرفته ی عاشقان جگر گوشه رسول خاتم به چشم ها سرایت کرده و از مجاری دو چشم بر گونه ها جاری می شود، مراتب علاقه و اخلاص و دلبستگی به خاندان وحی و رسالت را می رساند و این عمل اثری مخصوص در ابقای مودّت و ازدیاد محبت دارد.
    گریه ی با آگاهی و معرفت بر امام حسین علیه السلام ، در واقع، اعلام انزجار از قاتلان اوست و این تبرّی از آثار برجسته گریه بر امام حسین علیه السلام است و این گریه و عزاداری ابراز کمال تنفر در برابر تعدی و تجاوز و ستمگری و پایمال نمودن حقوق جامعه و به ناحق تکیه زدن بر مسند حکومت آنان مى باشد.
    تشکیل مجالس عزاداری حسین علیه السلام، نه تنها اساس مکتب را حفظ کرده و مى کند بلکه سبب آن گردید که شیعیان با حضور در این مجالس از والاترین تربیت اسلامى برخوردار شده و در جهت حسینی شدن رشد و پرورش یابند.
    طعنه ی عده ی قلیلی به گریه شیعیان و محبان در محرم و صفر بر مصیبت غربت و مظلومیت فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله و مصیبت دردناک طفل شش ماهه ای است که از عطش به خود می پیچید و به جای آنکه با جرعه ای از آب سیرابش کنند، تیر سه شعبه ای حواله اش کردند و خواهران او را با تازیانه می زدند و حتی گوشواره از گوششان کشیدند و به غارت بردند تا امام حق را تضعیف نموده و اسلام حقیقت خود را از دست بدهد.
    … حقیقتاً تاریخ متحیر است که بر یتیمان نواده پیامبرآخرالزمان حضرت حسین بن علی علیهماالسلام چه گذشت که از کربلا تا شام بر مَرکب های سخت و بی سایبان، گرسنه و تشنه، در سرمای شدید شب ها و گرمای سوزان روزها و در همه حالات نظاره گر سر های بریده پدرانشان بودند، این مصیبت و این بی حرمتی اگر در حق یک فرد معمولی اجرا می شد چقدر جانکاه بود !چه برسد که در حق رسول خدا و اهل بیت حضرت اجرا شده است.
    در زیارت سیدالشهدا علیه السلام می خوانیم:«… أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاَهَ وَ آتَیْتَ الزَّکَاهَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ اتَّبَعْتَ الرَّسُولَ وَ تَلَوْتَ الْکِتَابَ حَقَّ تِلاَوَتِهِ وَ دَعَوْتَ إِلَى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَهِ وَ الْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَه»؛ «باید با اسلام خداحافظى کرد آن گاه که امت به سرپرستى همچون یزید گرفتار شود». و این تعبیر به خوبی نشان مى دهد که اصل اسلام در معرض نابودى قرار داشته است و امام حسین علیه السلام با خون خود اسلام را نجات داد و امتی را از تحیر به آن نجات داد.
    در زیارت اربعین مى خوانیم :… «وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَهِ وَ حَیْرَهِ الضَّلاَلَه»…؛ «و خون قلب خود را در راه خدا ارزانى داشت تا بندگانت را از نادانى و سرگردانى گمراهى نجات دهد.»
    مرحوم علامه کاشف الغطاء، در تأثیر عزاداری و احیای مجالس سیدالشهدا علیه السلام در بقای فرهنگ عاشورا و حفظ اهداف قیام حسینی می نویسد:آغاز بیرون آمدن دسته های عزاداری برای سیدالشهدا بیش از هزار سال، در زمان معزّالدوله و رکن الدوله بود، که دسته های عزاداران، در حالی که برای حسین علیه السلام ندبه می کردند و شب، مشعل هایی به دست داشتند بغداد و راه هایش یکباره پر از شیون می شد. اگر بیرون آمدن این دستجات در راه ها نبود، هدف و غرض از یادآوری حسین بن علی علیهما السلام از بین می رفت و ثمره فاسد می شد و راز شهادت حسین بن علی علیهما السلام منتفی می گشت.
    شکوه دسته های عزاداری و جاذبه معنوی آنها، بسیار تأثیر گذار است و موجی از احساسات دامنه دار را در دل توده های علاقه مندان به اهل بیت علیهم السلام برمی انگیزد و نتیجه اش رسوخ بیشتر این معتقدات و عواطف دینی در ذهن ها و دل ها است.پیوند زدن دل و جان و عواطف و احساسات نسل امروز و کودکان و نوجوانان با اهل بیت پیامبر صلّی اللّه علیه وآله و شهدای کربلا نقش بازدارنده آنان را نسبت به مفاسد دارد و «چراغ یاد» و «مشعل عزا»، آنان را در کوره راه های زندگی، به کشتی نجات امت ، یعنی امام حسین علیه السلام و کربلا می رساند.
    … و خدا اراده فرمود: «سدّوا الأبواب إلا باب علي»
    به اراده ی خدای متعال رسول خدا در آن زمان فرمود: همه ی درها جز در خانه امیرمؤمنان را ببندند و هیچ روزنه ای را بسوی مسجد نگشانند هر چند خفاشان در آن عصر در تلاطم یک روزنه بودند که رسول خدا صلی الله علیه و آله آن را نیز نهی فرمود.
    این اتمام حجتی است که همه بدانند تمام خیر، برکت و عافیت در درب خانه ی ولایت و همین روضه ها است.
    تمسک به در نیم سوخته ی مادر مظلومه اش دفع بلاهای عظیم می کند و بابک مفتوح للراغبین!
    آنکس که از اصالت علمی و معرفتی برخوردار باشد و لقب شریف «باب نجات امت» را درک کند هیچگاه از تعطیلی روضه ها سخن نمی گوید و می بایست ملتفت بود که زبان مرز بین بهشت و دوزخ است.
    کربلای معلی ، قلب تپنده ی انسانیت نیز در اربعین حسینی میزبان میلیون ها زائر دلداده ای بود که در اوج کرونا خود را به سر منزل مقصود رسانیده بودند و نه تنها به زنجیر بلا گرفتار نشدند بلکه شنیده ها حاکی از آن است که هزاران بیمار درمانده در آن روزهای ماتم و عزا که به مولای خود متوسل شدند شفا یافته و با سلامتی کامل آن حریم مطهر را وداع گفتند.
    کربلای بعد محرم نه تنها دیگر قرمز نبود بلکه آبی تر از روشنای آسمان گشت که بیمارستان ها را از لوث کرونا خالی و چندین درمانگاه و بیمارستان مخصوص کرونا در آن دیار تعطیل شد.
    حرم های اهل بیت علیهم السلام در عراق کاملاً باز بوده و هیچگاه به بهانه ی کرونا تعطیل نشده است و مردم عراق مراقد اهل بیت علیهم السلام را بدون هیچ حفاظی زیارت می کنند. میزبانی بیش از چهارده میلیون زائر در ایام اربعین خط بطلانی به یاوه گویانی داشت که از فاجعه ی عظیمی در عراق پس از اربعین خبر داده بودند که بعد از اربعین کرونا در عراق قابل کنترل نخواهد بود و حال می بینیم آمار فوت شده های از کرونا در عراق در یک روز بر اساس اعلامیه ی رسمی وزارت بهداشت عراق از انگشتان یک دست نیز تجاوز نمی کند.
    محرم و صفر و فاطمیه و محافل روضه پناهگاه امنی برای مردم یک جامعه هستند که بتوانند از تلاطم حوادث روزگار به ساحل آرامش و کشتی نجات برسند.
    ایکاش راه را گم نکنیم. راه نجات تنها در پناه محمّد و آل محمّد علیهم السلام است
    (حال فاطمیه نیز نزدیک است.محرم از غربت فاطمیه بوجود آمد. فاطمیه را در زمانش دریابیم چرا که در این وضعیت تلخ کرونا ، جهان خلقت می بایست پناهنده ی به فاطمه ی اطهر علیهاالسلام گردد.
    هیئات مذهبی از تجربیات ماه محرم و تدابیر لازم بهداشتی اش در احیای عزای فاطمیه که اعظم شعائر الهی است بهره مند شوند و به همه بفهمانند فاطمیه خط قرمز شیعه است و تعطیل پذیر نیست.)

امیری سوادکوهی

1. بحارالانوار: ۲۵/۱۳۶، ح ۶ واکمال الدین: ۲۰۱
2. بحارالانوار، 348/54
3. الکافی، ج ۴، ص ۵۷۴
4. بحارالأنوار، ج ۴۴، ص ۳۲۶
5. تهذیب الأحکام، ج ۶، ص ۱۱۳
6. سنن الترمذی، ج ۵، ص ۶۴۱، ح ۳۷۳۲؛ خصائص أمیر المؤمنین، نسائی، ص ۱۰۵، ح ۴۳؛ حلیة الأولیاء، ج ۴، ص ۱۵۳؛ تاریخ مدینة دمشق، ج ۴۲، ص ۱۳۸؛ المناقب لابن المغازلی، ص ۲۶۰، ح ۳۰۸.
7.به نقل از اخبار رسمی وزارت بهداشت عراق به نقل از پایگاه عراق المعلومه