پاسخي به اهانت يک صوفي به ساحت مقدس پیامبر صلی الله علیه و آله

    در پی جسارت و هتک حرمت های متعدد یوسف مردانی از شیوخ معاند صوفیه و اهانت های سلسله وار و فتنه برانگیزش نسبت به ساحت مقدس پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و مقابله آشکار وی با خاتم پیامبران، حجت الاسلام و المسلمین امیری سوادکوهی ، در پیامی علمی ، ضمن نقد سخنان بی پایه و اساس وی، به تبیین عظمت رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله پرداخت و این شیخ فرقه ی سیاسی و انحرافی را به تقوا و پرهیز از تفرقه و تشنج در مملکت اسلامی دعوت کرد.
    امیری سوادکوهی که در گذشته پیام های متعدد علمی در پاسخ به اهانت های نورعلی تابنده و جسارت هایش به ساحت مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها داده بود، در این پیام علمی نیز، یوسف مردانی را به حقیقت اسلام و انسانیت دعوت و تأکید کرد: چنین سخنان هتاکانه، آن هم در عصری که دشمنان قرآن و عترت بر طبل تفرقه و نفاق در جامعه اسلامی می کوبند، خود از فتنه ی دیگری خبر می دهد که در پی ضربه زدن به وحدت و انسجام اسلامی است و همگان می بایست بدانند که امروزه اگر کسی بخواهد در مقابل وحدت و اتحاد مسلمانان بایستد و با اهانت به مقدسات اسلامی در پی تضعیف امت واحده باشد، یک خائن به تمام معنا است.
    متن پیام علمی این محقق جوان بدین شرح می باشد:
    بسم الله الرحمن الرحیم .. قال الله تبارک و تعالی فی محکم کتابه الکریم و مبرم خطابه العظیم: اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم، (لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللّهَ وَ الْیَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَکَرَ اللّهَ کَثِیراً). [۱]
    آقای هتاک!
    با نهایت تأسف و تأثر مدتی است شاهد آن هستیم که با چشمی بسته و زبانی گسسته و سینه ای مالامال از بغض و کینه نسبت به دین مبین اسلام، بطور علنی به ساحت مقدس پیامبر خوبی ها، حضرت رحمه اللعالمین گستاخی نموده و به فحاشی و یاوه سرایی روی آورده اید.
    اگر چه اندیشمندان و صاحبنظران جهان اسلام، هتاکی ها نسبت به رسول خدا صلی الله علیه و آله را ثمره ی اهانت بزرگ در پنجشنبه سیاه تاریخ و لکه ی ننگِ ابدیِ گفتار شیطانیِ«اِنَّ الرَّجُل لَیَهجُر» می دانند ، ولکن در امتداد آن شجره ملعونه، فرقه هایی پوشالی مانند صوفیه رخ عیان کردند تا مسیر گمراهی را به نوبه ی خود احیا نموده و دیگران را در لجنزار هوی و هوس خویش غوطه ور سازند،و در مقابل حق و حقیقت بایستند. اگر چه صدای شکسته شدن استخوان های پوسیده ی این فرقه پوشالی و انحرافی به گوش می رسد و با اهانت به مقدسات اسلامی در حال دست و پا زدن و نفس های آخر بقای خود هستند، ولکن به نوبه خود پاسخ این یاوه گویی ها را با زبان علم و منطق خواهیم داد و به رسم امانت، براساس رسالت خویش، در کتاب های خود،آیندگان را از چنین توطئه های کینه توزانه مطلع خواهیم کرد تا در مقابل فرقه سازی های عصر خویش بایستند و بدانند که در عصر ما نیز خفاشانی بودند که در آرزوی خاموش نمودن خورشید جهان تاب اسلام منقرض گردیده و وعده ی محکم و قطعی الهی بر آنان تحقق یافت که إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقًا[۲].
    حال شاهد آن هستیم که روزهای سرد و دردناک غربت اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام یکی پس از دیگری سپری می شود و دشمنان قسم خورده ی قرآن و عترت ، و اخلاق و انسانیت ، همچنان بر طبل کینه توزی شان نسبت به اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام و پیروان مظلومشان و مقدّسات اسلامی می کوبند و روز بروز جسارت و هتاکی هایشان بیشتر و بیشتر می شود، ولکن خدای متعال در مقابل این هجمه ها و کینه توزی ها می فرمایند: (یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ).[۳]
    آقای هتاک!
    متأسفانه در سخنان خود، آتش بر زبان راندید و با کلماتی جلف و سبک و به دور از منطق و استدلال از خاتم انبیاء و جامع پیامبران سخن گفتید و فرمایشات رسول خاتم را که خدای متعال در شأنش فرمود: (وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهوی اِنْ هُوَ اِلاّ وَحْیٌ یُوحی)[۴]را قدیمی و برای ۱۴۰۰ سال قبل و مخصوص مردم‌‌ همان زمان دانستید.!
    شایسته بود قبل از اظهار نظر ، مراجعه ای به ابتدایی ترین کتاب های علمی و حدیثی مسلمانان می نمودید تا درک این مسائل برایتان آسانتر شود که کلام پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله، کلام خدای متعال است و ایشان جز از وحی تبعیت نمی کنند: «اِنْ اَتَّبِعُ اِلاّ ما یوحی اِلَیَّ» [۵]و کلام خدا و امر او برای همیشه قابل بهره برداری و اطاعت بوده و نقطه ی پایانی برای آن نیست.
    آقای هتاک!
    می بایست این مطلب را نیز بدانید که اوّلاً انتخاب فرستادگان خدا از میان انسان ها به خاطر آن است که بتوانند سرمشق عملى براى امت ها باشند، چرا که مهمترین و مؤثرترین بخش تبلیغ و دعوت انبیاء، دعوت هاى عملى آنها است، و به همین دلیل دانشمندان اسلام، معصوم بودن را شرط قطعى مقام نبوت دانسته اند، و یکى از براهین آن، همین است که آنها باید «اسوه ناس» و «قدوه خلق» باشند.
    این مطلب هم قابل توجه و تأمل است که تأسّى به پیامبر صلى الله علیه وآله که در آیه ۲۲ سوره «احزاب» آمده، به صورت مطلق ذکر شده، که تأسّى در همه زمینه ها را شامل مى شود، هر چند شأن نزول آن، جنگ «احزاب» است، ولکن مى دانیم، شأن نزول ها هرگز، مفاهیم آیات را محدود به خود نمى کند.
    خدای متعال مى فرماید: «براى شما در زندگى رسول خدا صلى الله علیه وآله و عملکرد او سرمشق نیکوئى بود، براى آنها که امید به رحمت خدا، و روز رستاخیز دارند، و خدا را بسیار یاد مى کنند».
    این مطلب را نیز می بایست دقت کرد که در این آیه شریفه، ترکیب (لقد کان لکم) علاوه بر تأکید، بر استقرار و استمرار دلالت دارد و اشاره می‌کند به اینکه اسوه بودن خاتم پیامبران یک تکلیف ثابت و مستمر است و واژه (رسول اللّه) به طور مطلق درباره حضرت رحمه اللعالمین به کار رفته که به طور کنایی بر عمومیت رسالت ایشان نسبت به جهانیان دلالت می‌کند.[۶]
    عمق معانی ،و مطابق بافطرت بودن وجامع نگری رسول خدا صلی الله علیه و آله و معجزه ی بزرگش یعنی قرآن، سبب شده که در همه اعصار پاسخگوی مشکلات باشد، و کهنگی او را در بر نگیرد. قرآن، کتابی است که هرگز کهنه نخواهد شد و هر اندازه از زمان نزولش بگذرد بیشتر به اسرار و شگفتی‏های آن پی می‏برند. این معجزه رسول خوبی ها و کلام حق، تنها اثری است که می‏تواند آدمیان را به سوی راه‏های استواری که خوشبختی واقعی آنان در آن نهفته است، هدایت نماید. این سرچشمه پرخیر و برکت معنوی، اهل تقوا و ایمان را در مقصد و هدفی که دارند پایدار می‏نماید و قلوب مؤمنین را تألیف می‏دهد و ریسمان محکم و متینی است که تمسک به آن با روشنایی و سعادت ابدی قرین خواهد بود . قرآن، بهار آفرین دل‏های خزان است و امراض قلبی و ناگواری‏های فکری را شفا می‏دهد، تیرگی‏ها را می‏زداید.

آقای هتاک!

    قرآن مرز زمان و مکان را در هم شکسته و ما فوق زمان و مکان قرار گرفته است و بدیهى است که یک دین جهانى و جاودانى باید یک چنین سند حقانیت جهانى و جاودانى هم در اختیار داشته باشد.
    این حقیقت امروز برای دانشمندان کاملا ملموس است و هر روز از قرآن، حقایق تازه‌تری را کشف می‌کنند و یکی از علل جاودانی بودن قرآن، همین است که در هر عصری دانشمندان جهان به فراخور دانش و اطلاعات خود، از آن بهره‌مند بوده‌اند و بهره‌رسانی و نور افشانی او به دوره و زمانی و به گروه و توده خاصی اختصاص نداشته است.
    شخصی از عالم آل محمّد علیهم السلام، حضرت علی بن موسی الرضا علیهماالسلام پرسید: چرا قرآن پیوسته طراوت و تازگی دارد و انس و ممارست با قرآن و تلاوت و خواندن آن، مایه کهنگی آن نمی‌گردد؟
    امام در پاسخ فرمود: «ان الله تعالی لم یجعله لزمان دون زمان و لا لناس دون ناس، فهو فی کل زمان جدید و عند کل قوم غض إلی یوم القیامه». [۷]
    قرآن کتاب علوم طبیعی نیست و برای تدریس علوم و فنون زندگی که بشر به نیروی تفکر می‌تواند به آنها دست یابد، نیامده است و هرگز پیامبر اسلام برای این مبعوث نگردیده که علوم فیزیک و یا شیمی و یا دیگر مسائل ریاضی و نجومی و فلکی را به ما بیاموزد. زیرا قرآن همانطور که خود را معرفی کرده است کتاب هدایت و تربیت است و هدف از نزول آن، رهبری بشر به سوی خدا و رستاخیز و به سوی فضایل اخلاقی و سجایای انسانی می‌باشد.
    آقای هتاک!
    از یک چنین کتاب نباید انتظار داشت که روش خیاطی و معماری به ما بیاموزد و درباره انواع بیماری ها و داروهای آن و یا فرمول های ریاضی و معادلات جبری سخن بگوید. زیرا همه اینها از هدف یک کتاب تربیتی بیرون می‌باشد ولی با اعتراف به این مطلب، گاهی قرآن در ضمن رهبری بشر به مبدأ و معاد یا در میان سخن از قدرت بی پایان خدا، از آ‏فرینش پرده برداشته است که قبل از تحول اخیر علمی هیچکس از آن آگاه نبود و اسراری از جهان آفرینش را در خود منعکس کرده است که نمی‌توان آن را معلول تصادف و یا نتیجه اطلاعات زمان نزول قرآن دانست زیرا نمی‌توان یک چنین اطلاعات وسیع و گسترده از عالم خلقت را که ـ فقط دانشمندان عصر حاضر در پرتو آلات و ابزار علمی بر آنها دست یافته‌اند ـ معلول تصادف دانست و گفت که این مطالب، بی اختیار بر زبان گوینده قرآن جاری شده است. همچنانکه نمی‌توان آن را اثر اطلاعات زمان دانست زیرا زمان نزول قرآن از این علوم و اطلاعات اثری نبود ، بلکه چاره‌ای جز این نیست که بگوییم که آفریننده جهان این همه اطلاعات را در اختیار او نهاده است و از این طریق برگی زرین بر برگهای پر افتخار قرآن و تاریخ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله افزوده می‌شود.[۸]
    آقای هتاک!
    مدت ها است که در سخنانتان با تحقیر از رسول خدا صلی الله علیه و آله یاد می کنید.! شایسته است که اندکی درباره ی جایگاه و عظمت والای نبی مکرم اسلام نزد خدای متعال مطالعه کنید تا متوجه شوید که چگونه می بایست درباره آن اسوه ی حسنه لب به سخن گشود.
    خدای متعال، حتی از نظر ادب محاوره نیز حرمتی خاص برای پیامبر خاتم صلی اللّه علیه وآله قائل است که برای انبیای پیشین قائل نبوده است. حضرت حق، انبیای گذشته را با نام مخصوص آنها خطاب می کند، اما هرگز نام مبارک پیامبر اسلام را به عنوان “یا محمد” نمی برد، بلکه همیشه از ایشان با تعبیرهای تجلیل آمیزی همچون: “یا أیّها النبی”، “یا أیّها الرسول” یاد می کند. درباره رسول اکرم صلی الله علیه و آله علاوه بر خطاب جلالت آمیز خود، به بندگان نیز می آموزد: (لا تَجْعَلوُا دُعاءَ الْرَّسولِ بَیْنَکُمْ کَدُعاءِ بَعْضُکُمْ بَعْضاً)[۹]؛«هر گاه خواستید پیامبر را صدا بزنید او را مانند مردی عادی صدا نزنید». بلکه هم نحوه صدا زدن و هم اصل آن آمیخته با تجلیل و تکریم باشد.
    حال شاهد آن هستیم که نام مبارک خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله را با وقاحت تمام، سبک و جلف بر زبان می رانید و این در حالی است که مشایخ فرقه پوشالی صوفیه را که در لجنزار شهوات خود سرمست بوده و هستند را با القاب عجیب و غریبی که هیچ گونه سنخیتی با راه و روش و شخصیت آنان ندارد، یاد می کنید.
    آقای هتاک!
    سخن را کوتاه می کنم ولکن سخنان کینه توزانه بر علیه پیامبر اعظم، آن هم در عصری که دشمنان قرآن و عترت بر طبل تفرقه و نفاق در جامعه اسلامی می کوبند، خود خبر از فتنه ی دیگری می دهد که در پی ضربه زدن به وحدت و انسجام اسلامی است و همگان می بایست بدانند که امروزه اگر کسی بخواهد در مقابل وحدت و اتحاد مسلمانان بایستد، و با اهانت به مقدسات اسلامی در پی تضعیف امت واحده باشد، یک خائن به تمام معنا است.
    هتک حرمت به ساحت مقدس آل الله ، تحریف در نشان دادن چهره ی واقعی اسلام عزیز از جانب عناصر اسرائیلی داعش و غیره در کشورهای منطقه و اهانت برخی مزدور کوته فکر به مقدسات مسلمانان ،آن هم در کشوری که مهد تشیع و طلایه دار عزت و افتخار و وحدت اسلامی است، بسیار دردناک و غم انگیز است. بی خردانِ کم سوادی که وهم و خیالات نفسانی خویش را در پس معرفی عرفان کاذب به تصویر کشیده اند و با تحریف آشکار معارف دین، خود را در سپاه شیاطین قرار دادند…، اگر چه دردهای روزهای غربت آل الله بسیار است.
    آقای هتاک!
    شایسته است از اهانت به خاتم پیامبران توبه نموده و در مقابل رسول خوبی ها سر تعظیم فرودآوردید و ملتفت باشید که مقام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آن قدر والاست که آفریدگار هستی و تمامی فرشتگان بر او درود می فرستند و خداوند به همه مؤمنان دستور می دهد که آنها هم بر پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ درود بفرستند:
    اِنَّ اللّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبی یا اَیُّهاَ الَّذینَ آمَنوُا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّموُا تَسْلیماً.
    والسلام علی من اتبع الهدی.

    امیری سوادکوهی ـ قم المقدسه

    ۱ رجب ۱۴۳۶ هجری قمری

————————————————————————

[۱] .احزاب ، آیه ۲۲

[۲] .اسراء، آیه ۸۲

[۳] .صف، آیه ۹

[۴] .نجم، آیه ۴ -۵

[۵] .انعام، ۵۱

[۶] .اقتباسی از تفسیر المیزان

[۷] .تفسیر برهان ، ج۱ ص۲۸

[۸] . رسالت جهانی پیامبران و برهان رسالت

[۹] .نور، آیه۶۴